۱۳۹۳ مهر ۲۱, دوشنبه

کتاب مقدس دربارة یک مسیحی و خدمتش در ارتش چه می گوید؟

 کتاب مقدس دربارة یک مسیحی و خدمتش در ارتش چه می گوید؟

جواب: 
کتاب مقدس پر از اطلاعات مربوط به خدمت در ارتش است. در حالیکه خیلی از آن قسمتها فقط تشابهاتی در اینباره هستند، اما آیات زیادی هم مستقیما مربوط به این سوال می شوند. کتاب مقدس بطور خاص نمی گوید که آیا یک شخص باید یا نباید در ارتش خدمت کند. در عین حال، مسیحیان میتوانند مطمئن باشند که از یک سرباز در سرتاسر کتاب مقدس با احترام صحبت شده و این خدمت هماهنگ با جهان بینی کتاب مقدس است.

اولین مثال خدمت در ارتش در عهد عتیق آمده است (پیدایش 14)، یعنی وقتیکه لوط برادرزادة ابراهیم بوسیلة کَدُرلاعُمَر پادشاه ایلام و همدستانش دزدیده شد. ابراهیم و دوستانش با جمع کردن 318 مرد کارآزموده از اقوامش به کمک لوط رفتند و ایلامیان را شکست دادند. در اینجا گروهی مسلح را می بینیم که برای امری با ارزش به جنگ می روند – یعنی نجات و حفاظت یک بیگناه.

بعدا در این داستان، می بینیم که قوم اسرائیل یک ارتش درست کرد. این احساس که خدا سردار روحانی بود و قومش را علی رغم میزان قدرت ارتشی آنها محافظت می کرد، می تواند دلیلی باشد که قوم عجله ای برای تشکیل ارتش نداشتند. تشکیل یک ارتش معمولی در اسرائیل وقتی انجام شد که یک حکومت مرکزی سیاسی بوسیلة شائول و بعد بوسیلة داوود و سلیمان ایجاد گردید. شائول اولین کسی بود که یک ارتش دائمی ایجاد کرد (1 سموئیل 13: 2و 24: 2 و 26: 2).

آنچه شائول شروع کرد، داوود ادامه داد. او ارتش را وسعت داد، از نواحی دیگر که به او وفادار بودند سپاهیانی استخدام کرد (2 سموئیل 15: 19-22) و فرماندهی مستقیم آنرا به سردار سپاهش یواب سپرد. در زمان داوود اسرائیل در روشهای ارتشی تهاجمی قوی بود و اقوام اطراف خود مثل بنی عمون را زیر سلطة خود در آورد (2 سموئیل 11: 1 ، 1 تواریخ 20: 1-3). داوود روشی را پایه گذاری کرد که در آن هر ماه از سال دوازده گروه 24000 نفره بنوبت خدمت می کردند (1 تواریخ 27). سلیمان در حالیکه حکومتی توام با صلح داشت، ارتش را هم وسعت داد و ارابه ها و اسب سواران زیادی را به ارتش خود افزود (1 پادشاهان 10: 26). این ارتش تا سال 586 قبل از میلاد ، یعنی تا وقتیکه قوم اسرائیل (یهودا) موجودیت خود را بعنوان یک حکومت سیاسی از دست داد، پایدار ماند هر چند که بعد از مرگ سلیمان با تقسیم اسرائیل به دو مملکت، تقسیم شد.

در عهد جدید، عیسی تعجب کرداز اینکه یک سرباز رومی نشان داد که چه ایمان و چه درک بالایی از شناخت اقتدار مسیح دارد (متی 8: 5-13). می بینیم که عیسی با شغل او مخالفت نکرد. در عهد جدید به سربازان زیادی اشاره شده است و از آنها بعنوان مسیحی با شخصیت خوب و خداترس تمجید شده است (متی 8: 5 و27: 54، مرقس 15: 39-45، لوقا 7: 2 و 23: 47، اعمال رسولان 10: 1 و 21: 32 و 28: 16).

ممکن است محل ها و القاب در طی تاریخ عوض شده باشند، اما سرباز ان ما باید به همان اندازة آن سرباز رومی در کتاب مقدس احترام داشته باشند. در آن زمان یک سرباز از مقام بالائی برخوردار بود، مثلا پولس رسول در مورد اَپَفرُودِتُس صحبت می کند که یک مسیحی و سرباز بود (فیلیپیان 2: 25). بعلاوه کتاب مقدس از اصطلاحات ارتشی استفاده می کند که توضیح دهد چطور باید در خداوند قوی بود و اسلحة او را پوشید (افسسیان 6: 10-20) مثل خود، سپر، و شمشیر را.

بله، کتاب مقدس به خدمت در ارتش مستقیم و غیر مستقیم اشاره می کند. مرد و زن مسیحی که به کشورشان با شخصیت، با وقار و باافتخار خدمت می کنند، باید مطمئن باشند که خدای قادر وظیفه ای را که انجام می دهند احترام می گذارد. آنهایی که با افتخار در ارتش خدمت می کنند لایق سپاس و قدردانی هستند. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر