۱۳۹۴ دی ۸, سه‌شنبه

تعلیم دربارۀ دعا لوقا ۱۱:‏۲-‏۴ -‏ مَتّی ۶:‏۹-‏۱۳ لوقا ۱۱:‏۹-‏۱۳ -‏ مَتّی ۷:‏۷-‏۱۱

۱روزی عیسی در مکانی دعا می‌کرد. چون دعایش به‌پایان رسید، یکی از شاگردان به او گفت: «ای سرور ما، دعا کردن را به ما بیاموز، همانگونه که یحیی به شاگردانش آموخت.»۲به ایشان گفت: «چون دعا می‌کنید، بگویید:

”ای پدر،

نام تو مقدّس باد،

پادشاهی تو بیاید،

۳نان روزانۀ ما را هر روز به ما عطا فرما.

۴گناهان ما را ببخش،

زیرا ما نیز همۀ قرضداران خود را می‌بخشیم.

و ما را در آزمایش میاور.“‌»

۵سپس به ایشان گفت: «کیست از شما که دوستی داشته باشد، و نیمه‌شب نزد وی برود و بگوید: ”ای دوست، سه عدد نان به من قرض بده،۶زیرا یکی از دوستانم از سفر رسیده، و چیزی ندارم تا پیش او بگذارم،“۷و او از درون خانه جواب دهد: ”زحمتم مده. در قفل است، و فرزندانم با من در بسترند. نمی‌توانم از جای برخیزم و چیزی به تو بدهم.“۸به شما می‌گویم، هرچند به‌خاطر دوستی برنخیزد و به او نان ندهد، به‌خاطر آبرو بر‌خواهد خاست و هرآنچه نیاز دارد به او خواهد داد.

۹«پس به شما می‌گویم، بخواهید که به شما داده خواهد شد؛ بجویید که خواهید یافت؛ بکوبید که در به‌رویتان گشوده خواهد شد.۱۰زیرا هر‌که بخواهد، به‌دست آورد؛ و هر‌که بجوید، یابد؛ و هر‌که بکوبد، در به‌رویش گشوده شود.۱۱کدامیک از شما پدران، اگر پسرش از او ماهی بخواهد، ماری بدو می‌بخشد؟۱۲یا اگر تخم‌مرغ بخواهد، عقربی به او عطا می‌کند؟۱۳حال اگر شما با همۀ بدسیرتی‌تان می‌دانید که باید به فرزندان خود هدایای نیکو بدهید، چقدر بیشتر پدر آسمانی شما روح‌القدس را به هر‌که از او بخواهد، عطا خواهد فرمود.»

بزرگی در چیست؟ لوقا ۹:‏۴۶-‏۴۸ -‏ مَتّی ۱۸:‏۱-‏۵ لوقا ۹:‏۴۶-‏۵۰ -‏ مَرقُس ۹:‏۳۳-‏۴۰

۴۶روزی در میان شاگردان این بحث درگرفت که کدامیک از ایشان از همه بزرگتر است.۴۷عیسی که از افکار ایشان آگاه بود، کودکی را برگرفت و در کنار خود قرار داد،۴۸و به آنان گفت: «هر‌که این کودک را به نام من بپذیرد، مرا پذیرفته است؛ و هر‌که مرا بپذیرد، فرستندۀ مرا پذیرفته است. زیرا در میان شما آن‌کس بزرگتر است که از همه کوچکتر باشد.»


۴۹یوحنا گفت: «استاد، شخصی را دیدیم که به نام تو دیو اخراج می‌کرد، امّا چون از ما نبود، او را بازداشتیم.»۵۰عیسی گفت: «بازَش مدارید، زیرا هر‌که برضد شما نیست، با شماست.»

میلاد عیسی مسیح

۱در آن روزها، آگوستوسِ قیصر فرمانی صادر کرد تا مردمان جهان همگی سرشماری شوند.۲این نخستین سرشماری بود و در ایام فرمانداری کورینیوس بر سوریه انجام می‌شد.۳پس، هر‌کس روانۀ شهر خود شد تا نام‌نویسی شود.۴یوسف نیز از شهر ناصرۀ جلیل رهسپار بیت‌لِحِم، زادگاه داوود شد، زیرا از نسل و خاندان داوود بود.۵او به آنجا رفت تا با نامزدش مریم که زایمانش نزدیک بود، نام‌نویسی کنند.۶هنگامی که آنجا بودند، وقت زایمان مریم فرارسید۷و نخستین فرزندش را که پسر بود به دنیا آورد. او را در قنداقی پیچید و در آخوری خوابانید، زیرا در مهمانسرا جایی برایشان نبود.

سرود مریم لوقا ۱:‏۴۶-‏۵۳ -‏ اوّل سموئیل ۲:‏۱-‏۱۰


۴۶مریم در پاسخ گفت:

«جان من خداوند را می‌ستاید

۴۷و روحم در نجات‌دهنده‌ام خدا، به‌وجد می‌آید،

۴۸زیرا بر حقارتِ کنیزِ خود نظر افکنده است.

زین پس، همۀ نسلها خجسته‌ام خواهند خواند،

۴۹زیرا آن قادر که نامش قدوس است،

کارهای عظیم برایم کرده است.

۵۰رحمت او، نسل اندر نسل،

همۀ ترسندگانش را در‌بر می‌گیرد.

۵۱او به بازوی خود، نیرومندانه عمل کرده

و آنان را که در اندیشه‌های دل خود متکبرند، پراکنده ساخته است؛

۵۲فرمانروایان را از تخت به‌زیر کشیده

و فروتنان را سرافراز کرده است؛

۵۳گرسنگان را به چیزهای نیکو سیر کرده

امّا دولتمندان را تهی‌دست روانه ساخته است.

۵۴او رحمت خود را به‌یاد آورده،

و خادم خویش اسرائیل را یاری داده است،

۵۵همانگونه که به پدران ما ابراهیم و نسل او

وعده داده بود که تا ابد چنین کند.»

۵۶پس مریم حدود سه ماه نزد اِلیزابِت ماند و سپس به خانه بازگشت.

پیشگویی تولد عیسی

در ماه ششم، جبرائیل فرشته از جانب خدا به شهری در جلیل فرستاده شد که ناصره نام داشت،۲۷تا نزد باکره‌ای مریم نام برود. مریم نامزد مردی بود، یوسف نام، از خاندان داوود.۲۸فرشته نزد او رفت و گفت: «سلام بر تو، ای که بسیار مورد لطفی. خداوند با توست.»۲۹مریم با شنیدن سخنان او پریشان شد و با خود اندیشید که این چگونه سلامی است.۳۰امّا فرشته وی را گفت: «ای مریم، مترس! لطف بسیار خدا شامل حال تو شده است.۳۱اینک آبستن شده، پسری خواهی زایید که باید نامش را عیسی بگذاری.۳۲او بزرگ خواهد بود و پسر خدای متعال خوانده خواهد شد. خداوندْ خدا تخت پادشاهی جَدّش داوود را به او عطا خواهد فرمود.۳۳او تا ابد بر خاندان یعقوب سلطنت خواهد کرد و پادشاهی او را هرگز زوالی نخواهد بود.»۳۴مریم از فرشته پرسید: «این چگونه ممکن است، زیرا من با مردی نبوده‌ام؟»۳۵فرشته پاسخ داد: «روح‌القدس بر تو خواهد آمد و قدرت خدای متعال بر تو سایه خواهد افکند. از این‌رو، آن مولودْ مقدّس و پسر خدا خوانده خواهد شد.۳۶اینک اِلیزابِت نیز که از خویشان توست، در سن پیری آبستن است و پسری در راه دارد. آری، او که می‌گویند نازاست، در ششمین ماهِ آبستنی است.۳۷زیرا نزد خدا هیچ امری ناممکن نیست!»۳۸مریم گفت: «کنیزِ خداوندم. آنچه دربارۀ من گفتی، بشود.» آنگاه فرشته از نزد او رفت.

۱۳۹۴ آذر ۲۳, دوشنبه

شام خداوند


آیات اصلی
متی 26: 26-29 - آخرین شام عیسی با شاگردان، اولین شام خداوند.
مرقس 14: 22-25 - آخرین شام عیسی با شاگردان، اولین شام خداوند.
لوقا 22: 17-20 - آخرین شام عیسی و اولین حکم در مورد برگزاری شام خداوند.
یوحنا 6: 48-59 - بدن عیسی و خون او خوردنی و نوشیدنی حقیقی برای ما.
اول قرنتیان 10: 16-17 - شراکت در بدن و خون مسیح.
اول قرنتیان 11: 17-34 - شرکت کردن در شام خداوند به طریقی شایسته.
شام خداوند چیست؟
شام خداوند، یک روز پیش از جان سپردن خداوندمان، برای نخستین بار توسط وی مقرر شد. این شام، شام فصح بود که در آخرین هفته زندگی بشری عیسی در عید فصح خورده میشد. خدا به یهودیان حکم فرموده بود که هر سال عید فصح را به یادگاری رهایی شان از مصر جشن بگیرند (خروج 12: 1-20). طبق حکم الهی در عید فصح فقط نان فطیر خورده میشد. اول قرنتیان 5 م،: 7، پولس رسول میفرماید که مسیح قربانی فصح ما است. بنابراین، مسیحیان به جای عید فصح، شام خداوند را برگزار میکنند.
عیسی به ما حکم کرده است که شام ​​خداوند را به جا آوریم. در اناجیل این حکم تنها در لوقا 22: 19 ذکر شده است؛ اما پولس رسول در اول قرنتیان 11: 23-25 ​​بر اجرای این حکم تاکید میکند. مسیحیان اولیه شام ​​خداوند را پیوسته برگزار میکردند (اعمال 2: 42، 20: 7).
با بررسی چهار روایتی که در اناجیل متی، مرقس، لوقا و اول قرنتیان در مورد شام خداوند وجود دارد، در مییابیم که هیچ یک از آنها به تنهایی تمام سخنان عیسی را در این مورد در بر ندارند. اما با ترکیب هر چهار روایت، میتوانیم شرح جامعی به شکل زیر داشته باشیم:
بگیرید و بخورید! این است جسد من که برای شما داده میشود. این را به یاد من به جا آرید. این پیاله عهد جدید است در خون من یا این است خون من در عهد جدید که در راه بسیاری به جهت آمرزش گناهان ریخته میشود. همۀ شما از این بنوشید ... هرگاه این را بنوشید، به یادگاری من بکنید (متی 26: 26-29؛ مرقس 14: 22-25؛ لوقا 22: 17-20، اول قرنتیان 11: 23-25).
در طول تاریخ کلیسا، شام خداوند به طرق مختلف برگزار شده است. امروزه در بسیاری از کلیساها، شام خداوند هر هفته به جا آورده میشود. بسیاری دیگر از کلیساها سالی سه یا چهار بار شام خداوند را برگزار مینمایند. بسیاری از کلیساها از نان فطیر و عصارۀ انگور معمولی استفاده میکنند، یعنی این آیین را همانگونه که یهودیان زمان عیسی به جا میآوردند، برگزار مینمایند. اما بسیاری از کلیساها از نان تخمیر شده استفاده میکنند. معمولا پیش از برگزاری این آیین، اعتراف گناهان انجام میشود. در بسیاری از کلیساها، مسیحیان به جلو محراب کلیسا رفته، نان و عصارۀ انگور را میخورند؛ اما در بعضی دیگر از کلیساها، مومنین در جای خود نشسته میمانند و نان و عصارۀ انگور را برای هر یک از ایشان میآورند.
در بسیاری از کلیساهای بزرگ، هر شخص عصارۀ انگور را در پیالهای مجزا مینوشد، اما در برخی کلیساها ترجیح میدهند که همانند نخستین شام خداوند، همۀ مومنین مشترکا از یک یا چند پیالۀ بزرگتر عصارۀ انگور را بنوشند. در تعداد اندکی از کلیساها نیز ایمانداران پیش از برگزاری شام خداوند، در پیروی از الگوی عیسی در شب آخر، پای یکدیگر را میشویند (یوحنا 13: 1-17).
بدن و خون عیسی
عیسی فرمود: «این است جسد من ... این است خون من.» مسیحیان در مورد معنی این کلام عیسی دیدگاههای متفاوتی دارند. دستهای بر این عقیده اند که خون و بدن واقعی عیسی، به گونهای فوق طبیعی و روحانی، در نان و عصارۀ انگور شام خداوند حضور دارد. این مسیحیان به اول قرنتیان 10: 16 اشاره میکنند که میگوید برخوردار شدن از نان و پیاله، شراکت در بدن و خون عیسی است. آنان به اول قرنتیان 11: 27، 29 نیز اشاره میکنند که در آن پولس رسول میفرماید که اگر کسی به طریقی ناشایست، در شام خداوند شرکت کند، مجرم بدن و خون خداوند خواهد بود. عیسی فرمود: «زیرا که جسد من، خوردنی حقیقی و خون من، آشامیدنی حقیقی است. پس هر که جسد مرا میخورد و خون مرا مینوشد، در من میماند و من در او »(یوحنا 6: 55-56).
اما بسیاری دیگر از مسیحیان اعتقاد ندارند که در شام خداوند، بدن و خون واقعی عیسی حضور دارد. طبق نظر ایشان، عیسی هنگامی که برای نخستین بار این مراسم را به جا آورد، هنوز بر صلیب نمرده بود؛ پس منظور عیسی این بود که «این نان معرف و نمایانگر بدن من» و «این عصارۀ انگور معرف و نمایانگر خون من است» . این گروه از مسیحیان بر این عقیده اند که مطالب یوحنا 6: 55-56 به خوردن تحت اللفظی بدن و خون عیسی اشاره نمیکند، بلکه به گونهای روحانی و نمادین، ایمان و ارتباط زنده با عیسی را مجسم میکند. در یوحنا 6: 35 عیسی میفرماید: «کسی که نزد من آید هرگز گرسنه نشود و هر که به من ایمان آرد هرگز تشنه نگردد» بنابراین، این دسته از مسیحیان میگویند که شراکت در بدن و خون مسیح، به معنی ایمان داشتن به او است.
چرا آیین شام خداوند را به جا میآوریم؟
عیسی به ما حکم کرد که آیین شام خداوند را به جا آوریم. اما در مواردی، اشخاص نباید در آن شرکت کنند. اول قرنتیان 11 م،: 27 پولس رسول میفرماید که ما نباید به طور ناشایسته در شام خداوند شرکت کنیم. از آنجا که هیچ یک از ما شایسته نبودیم که عیسی در راهمان بمیرد و سپس از آمرزش گناهان برخوردار شویم، پس چگونه باید به شکلی «شایسته» در شام خداوند شریک شویم؟ پاسخ این است که ما باید ابتدا خود را بیازماییم، گناهانمان را اعتراف کنیم، و توبه نماییم؛ تنها پس از آن ما میتوانیم در شام خداوند شرکت جوییم (اول قرنتیان 11: 28-31، یوحنا 1 اول: 9).
بنابراین، هنگامی که ایمانداری مرتکب گناهی شده و هنوز این گناه را اعتراف نکرده، مجرم بدن و خون خداوند خواهد بود (اول قرنتیان 11: 27). چنین شخصی فتوای خود را میخورد و مینوشد. در چنین حالتی، شخص ممکن است دچار ضعف، بیماری یا حتی مرگ شود (اول قرنتیان 11: 29-30). به این موضوع باید به شکلی جدی توجه کرد. بسیاری از کلیساها به ایمانداری که بعد از اعتراف به گناهی، باز در آن زندگی میکند، اجازه نمیدهند در شام خداوند شرکت کند، زیرا این عمل وی ممکن است باعث شود که وی تحت داوری قرار گیرد. اگر چه شرکت در شام خداوند بدون توبه کردن عملی خطرناک است، اما خودداری از توبه کردن کاری است بس خطرناک تر! اگر ما مرتکب گناهی شده ایم، باید آن را اعتراف کنیم، توبه نماییم و آنگاه به سفره خداوند نزدیک شویم.
همه مسیحیان بر این عقیده اند که شام ​​خداوند فرصتی است برای به یاد آوردن مرگ مسیح، همراه با اعتراف گناهان و توبه، زیرا عیسی از ما خواست که وقتی از بدن و خون او میخوریم و مینوشیم، مرگ او را به یاد آوریم (اول قرنتیان 11: 24-25). در آیین شام خداوند، ما نه تنها مرگ مسیح را به یاد میآوریم، بلکه فیضی را اعلام میکنیم که به واسطه مرگ او نصیب ما شده است. پولس رسول میفرماید: زیرا هر گاه این نان را بخورید و این پیاله را بنوشید، موت خداوند را ظاهر مینمایید تا هنگامی که باز آید (اول قرنتیان 11: 26). به خاطر مرگ مسیح، ما از آمرزش گناه و حیات ابدی برخوردار میشویم. با شریک شدن در شام خداوند، ما سپاسگزاری خود را برای این موهبت نشان میدهیم. در ضمن، بازگشت مسیح را نیز به یاد میآوریم. پس تا هنگامی که (مسیح) باز آید، شام خداوند را پیوسته برگزار خواهیم نمود (اول قرنتیان 11: 26).
بسیاری از مسیحیان شام خداوند را «شراکت مقدس» میخوانند. چنین نامگذاری یی به منزله تصدیق مشارکت ما با مسیح است. عیسی فرمود: «پس هر که جسد مرا میخورد و خون مرا مینوشد، در من میماند و من در او» (یوحنا 6: 56). با وجود این، مشارکت ما فقط به مسیح محدود نمیشود؛ ما با سایر ایمانداران نیز مشارکت داریم. ما در بدن مسیح شراکت داریم، بنابراین، با یکدیگر نیز شراکت داریم. یک نان وجود دارد که همانا مسیح عیسی است، و اگر چه بسیاریم، یک تن میباشیم چونکه همه از یک نان قسمت مییابیم (اول قرنتیان 10: 17).
علاوه بر این، بسیاری از مسیحیان بر این عقیده اند که شام ​​خداوند یکی از وسایل جاری شدن فیض نیز هست، یعنی یکی از طرقی است که فیض خدا را به ما منتقل میسازد. همانگونه که توسط شام خداوند، ممکن است داوری واقعی بر ما نازل شود (اول قرنتیان 11: 27-32)، به همین شکل میتوانیم از برکت واقعی نیز برخوردار شویم. این مسیحیان بر این عقیده اند که در شام خداوند، آمرزش گناهان را به شکلی مخصوص تجربه میکنیم. عیسی فرمود: «زیرا که این است خون من در عهد جدید که در راه بسیاری به جهت آمرزش گناهان ریخته میشود» (متی 26: 28). همچنین فرمود: «هر که جسد مرا خورد و خون مرا نوشید، حیات جاودانی دارد و در من میماند و من در او» (یوحنا 6: 54-56). بنابراین، این مسیحیان بر این اعتقادند که در شام خداوند، خدا فیض خود را به شکلی مخصوص به ما میبخشد و این فیض شامل آمرزش گناهان، اتحاد با مسیح و حیات جاودانی میگردد. این مسیحیان میگویند که نان و عصارۀ انگور نشانههای ظاهری و مرئی فیضی درونی و روحانی هستند. در واقع، شراکت در نان و عصارۀ انگور به تنهایی نتیجهای در بر ندارد، بلکه در شراکت همراه با ایمان است که ما از فیض درونی نهفته در شام خداوند برخوردار میشویم. اگر بدون داشتن ایمان در این شام شرکت کنیم، نه تنها از فیض برخوردار نمیشویم، بلکه تحت داوری نیز قرار میگیریم.
گروهی دیگر از مسیحیان نیز معتقدند که فیض خاصی در شام خداوند وجود ندارد. آنان معتقدند که فیض خدا توسط کلام مکتوب او در دسترس ما قرار دارد. آنان باور ندارند که خدا توسط طرق یا آیینهایی خاص، ما را از فیض خویش بهره مند میسازد. صرفا با ایمانی اصیل به مسیح، «بدن و خون او را» به گونهای روحانی، و نه جسمانی، میخوریم. طبق اعتقاد این دسته از مسیحیان، شام خداوند تنها بدین معنی از جایگاهی خاص برخوردار است که طی آن، کلیسا به عنوان یک بدن واحد گرد هم میآیند تا مرگ مسیح را به یاد آورند. این گردهم آیی صرفا عملی است گروهی برای پرستش و شهادت.
خلاصه
مسیحیان باید آیاتی را که در کتاب مقدس در مورد این موضوع آمده، بررسی کنند و سپس به سوالات مربوط به آن بیندیشند. در این مورد دو سوال وجود دارد. آیا در طی شام خداوند، ما واقعا بدن و خون حقیقی عیسی را دریافت میکنیم؟ سوال دوم این است که با شرکت در شام خداوند و به یاد آوردن مرگ مسیح و اعتراف به گناهانمان، آیا به شکلی خاص از آمرزش گناهان بهره مند میشویم؟ هر پاسخی که به سوالات فوق بدهیم، نباید خواهران و برادران خود را که در این مورد ممکن است باورهایی متفاوت داشته باشند، محکوم نماییم. همه ما شام خداوند را برگزار میکنیم. باورهای ما در مورد معنی این آیین نباید ما را از خواهر و برادرانمان که مسیح به خاطرشان مرد، جدا سازد. برخی بر این عقیده اند که در اول قرنتیان 12: 13 هنگامی که پولس رسول میگوید ما یک بدنیم و در یک بدن تعمید یافتیم و از یک روح نوشانیده شدیم، او به تعمید آب و شام خداوند اشاره میکند. شام خداوند باید ما را به هم نزدیک سازد نه جدا.
خواه خون مسیح واقعا در شام خداوند حضور داشته باشد، خواه حضور نداشته باشد، عیسی از ما میخواهد تا مرگ او و آنچه را که در اثر مرگ او نصیب ما میشود، به یاد آوریم. مرگ او نتایج بسیاری برای ما به ارمغان آورده است، منجمله عادل شمردگی (رومیان 5: 9)، فدیه و آمرزش گناهان (افسسیان 2: 13؛ کولسیان 1: 20)، دسترسی به رحمت الهی (عبرانیان 10: 19)، پاکی گناهان (اول یوحنا 1: 7)، و غالب شدن بر دشمن (مکاشفه 12: 11). وه که خون مسیح چه گرانبها است.

۱۳۹۴ آذر ۲۲, یکشنبه

نقش زنان در کلیسا


آیات اصلی
داوران ۴: ۴ – دبوره، نبیه و رهبر و داور در اسرائیل.
اعمال ۱: ۱۴، ۲: ۱-۴، ۱۶-۱۸، ۲۱: ۸-۹ – زنان نیز روح‌القدس و عطای نبوت را می‌یابند.
رومیان ۱۶: ۱، ۷ – احتمالا فیبی خادمه کلیسا بود و یونیاس رسول.
اول قرنتیان ۱۱: ۳-۱۶ (خصوصا آیه ۵) – زنان دعا و نبوت می‌کنند.
اول قرنتیان ۱۴: ۲۶-۴۰ (خصوصا آیات ۲۶، ۳۴-۳۵) – زنان در جلسات بی نظمی ایجاد می‌کنند.
غلاطیان ۳: ۲۶-۲۸ – مرد و زن در نظر خدا برابرند.
اول تیموتائوس ۲: ۱۱-۱۵ – زنان نباید تعلیم دهند یا بر مردان مسلط شوند.
اول تیموتائوس ۳: ۱۱-۱۳ – زنان به عنوان خادمین در کلیسا خدمت می‌کنند.
زنان در کلیسا چه نقشی دارند؟
در طول تاریخ کلیسا، به زنان اجازه داده نشده است تا در کلیسا نقش رهبری داشته باشند و معمولا واعظین، معلمان و شبانان مردان بوده اند. با این حال، در برخی نقاط جهان، گاهی زنان نقش رهبری را بر عهده گرفته یا تعلیم داده اند، در چند صد سال گذشته، زنان به شکل فزاینده‌ای خدماتی چون موعظه، تعلیم و شبانی کلیساها را بر عهده گرفته اند. این امر در زمانی به وقوع پیوسته است که در بسیاری از جوامع نیز آزادی بیشتری به زنان داده شده است.
کتاب مقدس در مورد نقش زنان در رهبری کلیسا چه می‌گوید؟ پاسخ این است که کتاب مقدس جواب صریحی به این سوال نمی‌دهد. بسیاری از کلیساها به زنان اجازه نمی‌دهند موعظه کنند یا خدمت شبانی انجام دهند، گرچه بسیاری از همین کلیساها به زنان اجازه می‌دهند که به عنوان میسیونر موعظه کنند و تعلیم دهند. از سوی دیگر امروزه، بسیاری از کلیساها به زنان اجازه می‌دهند تا موعظه کنند، تعلیم دهند و حتی در سمت شبانی و اسقفی خدمت نمایند.
دعا و نبوت زنان در کلیسا
در غلاطیان ۳: ۲۸، پولس رسول به روشنی می‌فرماید که زنان و مردان در مسیح عیسی یک هستند. همه گناهکاریم و به فیض خدا نیاز داریم. در واقع، غلاطیان ۳: ۲۸ مهمترین آیه‌ای است که در مبارزات مسیحیان علیه برده داری در جوامع غربی، به آن استناد شده است. با وجود این، گرچه زن و مرد در مسیح یک هستند، اما این سخن بدین معنی نیست که در همه زمینه‌ها کارکردهای یکسانی دارند. زن و مرد در نظر خدا برابرند، اما ممکن است در کلیسا نقش‌های متفاوتی داشته باشند. به همین شکل، اگر چه زن و شوهر هر دو باید مطیع یکدیگر باشند، اما نقش آنان در ازدواج می‌تواند متفاوت باشد (به افسسیان ۵: ۲۱-۲۳ و مقالۀ عمومی: «ازدواج مسیحی» مراجعه کنید).
باب‌های اول و دوم کتاب اعمال نشان می‌دهد که به هنگام نزول روح‌القدس در روز پنطیکاست بر شاگردان که باعث شد آنان قدرت بیابند، هم زنان و هم مردان یکجا حضور داشتند. پطرس در موعظه روز پنطیکاست، از یوئیل نبی نقل قول می‌کند که می‌گوید خدا روح خود را بر غلامان و کنیزان خواهد ریخت و پسران و دختران نبوت خواهند کرد (یوئیل ۲: ۲۸-۲۹؛ اعمال ۲: ۱۶-۱۸). در عهد عتیق زنان بسیاری بودند که نبوت می‌کردند (خروج ۱۵: ۲۰؛ داوران ۴: ۴؛ دوم پادشاهان ۲۲: ۸-۹).
در اول قرنتیان ۱۲: ۱۱، پولس رسول استدلال می‌کند که عطایای روح‌القدس به همه داده می‌شود و نه فقط به مردان. و در اول قرنتیان ۱۱: ۵، پولس در مورد زنانی سخن می‌گوید که در جلسات کلیسایی قرنتس نبوت می‌کردند. هنگامی که پولس رسول می‌گوید که زنانی که در جلسات کلیسایی دعا و نبوت می‌کنند، باید پوشش بر سر خود داشته باشند، از کلام او به روشنی می‌توان نتیجه گرفت که برای زنان دعا کردن و نبوت نمودن در جلسات کلیسایی امری پذیرفته شده بود. پولس رسول می‌گوید که همه باید در جلسات کلیسایی شرکت کرده و سهمی داشته باشند (اول قرنتیان ۱۴: ۲۶)؛ این سخن یقینا شامل حال زنان نیز می‌شود.
زنان به عنوان شماس و همکار
بسیاری بر این عقیده اند که زنان می‌توانند در کلیسا خدمت شماسی انجام دهند. در اول تیموتائوس ۳: ۸-۱۳، پولس رسول در مورد مردان و شوهران سخن می‌گوید. آیه ۱۱ نیز به زنان اشاره می‌کند. در آیه ۱۱ زنانی که مورد اشاره می‌باشند، احتمالا یا «همسران» شماسان هستند یا «شماسان زن» و دقیقا مشخص نیست پولس رسول به کدام یک اشاره دارد. از رومیان ۱۶: ۱ چنین می‌فهمیم که پولس رسول زنی به نام فیبی را تحسین کرده، او را شماس یا خادمه می‌خواند (در ترجمه فارسی این واژه «خادمه» ترجمه شده است، اما در یونانی این واژه همان واژۀ شماس است). در رومیان ۱۶: ۳، ۶، ۱۲ و فیلیپیان ۴: ۲-۳، پولس به همکاران دیگری اشاره می‌کند که زن هستند. نام پرسکلا و شوهرش اکیلا همیشه در کنار یکدیگر ذکر می‌شود و به نظر می‌رسد که آنان هر دو خدمت تعلیمی داشتند (اعمال ۱۸: ۱۸، ۲۶). علاوه بر این، بسیاری از علمای مسیحی اعتقاد دارند که در رومیان ۱۶: ۷، نام «یونیاس» به یک زن اشاره دارد (این نام یونانی، هم می‌تواند مونث باشد و هم مذکر). اگر این نام به یک زن اشاره داشته باشد، آنگاه پولس یک زن را رسول می‌خواند.
رهبران زن
حتی اگر هم زنان در خدمت شماسی مشغول باشند، سوالی که همچنان باقی می‌ماند، این است که آیا ایشان می‌توانند در مقام شبان، کلیسایی را رهبری کنند؟ کتاب مقدس پاسخ صریحی به این سوال نمی‌دهد. در نتیجه امروزه کلیساهای مختلف در این مورد از سنن متفاوتی پیروی می‌کنند. بسیاری از مسیحیان به اول قرنتیان ۱۴: ۳۳-۳۵ و اول تیموتائوس ۲: ۱۱-۱۵ استناد می‌کنند که در آنها گفته شده که زنان باید خاموش باشند و اجازه ندارند تعلیم دهند و بر شوهرشان مسلط باشند. این آیات به روشنی در این مورد سخن می‌گویند؛ لذا در بسیاری از کلیساها، زنان تنها اجازه دارند به کودکان و زنان دیگر تعلیم دهند، اما حق ندارند به مردان تعلیم دهند. تقریبا تمامی این کلیساها به زنان اجازه می‌دهند که در جلسات کلیسایی دعا کنند یا شهادت دهند؛ اکثر آنها نیز به زنان میسیونر اجازه می‌دهند تا در کلیساهای تازه تاسیس شده به مردان تعلیم دهند و برای ایشان موعظه کنند.
گروه دیگری از مسیحیان، این آیات را به شکل دیگری تفسیر می‌کنند. آنان خاطر نشان می‌سازند که درست است که پولس رسول به قرنتیان می‌گوید که زنان باید خاموش باشند؛ اما در همان رساله به ایشان می‌نویسد که زنان به هنگام دعا و نبوت کردن، باید سر خود را بپوشانند (اول قرنتیان ۱۱: ۵). بنابراین، این مسیحیان بر این عقیده اند که معنی اول قرنتیان ۱۴: ۳۴-۳۵ نمی‌تواند سکوت و خاموشی کامل زنان باشد، بلکه منظور پولس این است در طول جلسات زنان نباید نظم جلسه را برهم بزنند یا با صدای بلند سخن بگویند. این احتمال وجود دارد که در زمان پولس، بسیاری از زنان عادت داشتند درست در وسط جلسات از شوهرانشان سوال کرده، یا ایشان را صدا کنند.
به همین شکل، مسیحیان پیرو این نظریه، در مورد اول تیموتائوس ۲: ۱۱-۱۵ معتقدند که پولس به تیموتائوس می‌گوید که زنان تعلیم نیافته نباید بر مردان مسلط باشند، بلکه باید مطیع بوده، تعلیم گیرند. این گروه بر این عقیده اند که کلیسا می‌تواند تصمیم بگیرد که به زنی که تعلیم یافته و معلم خوبی است، اقتدار تعلیم دادن بدهد. دبوره در کتاب داوران، نمونه‌ای از یک زن نبی است که طبق ارادۀ خدا یهودیان را رهبری کرد (داوران ۴: ۴).
گروه سومی از مسیحیان نیز هستند که بر این عقیده اند که سخنان پولس صرفا خطاب به تیموتائوس و قرنتیان و کلیساهای افسس در قرن اول نوشته شده اند. آنان بر این عقیده اند که پولس هرگز این هدف را در ذهن نداشت که این اصول در کلیساهای عصر حاضر که فرهنگی متفاوت با عصر او دارند، به کار گرفته شوند. این گروه اشاره می‌کنند به اینکه پولس برده‌ای را نزد اربابش پس فرستاد. پولس یقینا با انجام این کار، برده داری را تایید نمی‌کند، بلکه برعکس از نوع برخورد و محتوای کلامش می‌توان نتیجه گرفت که او از فلیمون انتظار دارد که برده‌اش را آزاد کند (فلیمون ۱۷-۲۱). پولس به همه سفارش می‌کند که همدیگر را در خدا ترسی اطاعت کنند؛ فقط زنان نیستند که باید عمل اطاعت را به جا آورند (افسسیان ۵: ۲۱). این مسیحیان خاطر نشان می‌سازند که عیسی موانع فرهنگی را درهم شکست و برای همه آزادی به ارمغان آورد. از نظر آنان، در جوامعی که قبلا به زنان آزای داده شده است، بی ایمانان با دیدن رهبران زن در کلیسا لغزش نخواهند خورد. بنابراین، این مسیحیان اعتقاد دارند که در کلیسا نیز باید به زنان نقش رهبری داده شود.
از آیات کتاب مقدس که به آنها اشاره شد، معلوم می‌شود که موضوع آنقدرها هم که در ابتدا به نظر می‌رسد، ساده نیست. در این مورد، هر دیدگاهی که داشته باشیم، نباید اجازه دهیم که سنت کلیسایی مان، ما را از خواهران و برادرانمان که ممکن است پیرو سنت دیگر باشند، جدا سازد. هیچ ممکن نیست که یهود باشد یا یونانی، و نه غلام و نه آزاد، و نه مرد و نه زن، زیرا که همۀ شما در مسیح عیسی یک می‌باشید (غلاطیان ۳: ۲۸).