۱۳۹۴ آذر ۷, شنبه

مزمور نود و دوم


مزمور نود و دوم
ستایش و سپاسگزاری
(مزمور و سرودی برای روز سَبَت)
1خداوند را سپاس گفتن نیکوست و نام تو را ای خداوند متعال، ستایش کردن. 2سحرگاهان رحمت تو را بیان کردن نیکوست و شامگاهان وفاداری تو را. 3با نوای چنگ ده تار و رباب سرود ستایش تو را می خوانیم، 4زیرا که ای خداوند، مرا به کارهای خودت شادمان ساخته ای، به سبب اعمال دستهای تو خوشی می کنم. 5ای خداوند، کارهای تو چه شگفت انگیز است و فکرهای تو بی نهایت عمیق. 6شخص بی فهم این را نمی داند و جاهل از درک آن عاجز است. 7اگرچه شریران مثل علف می رویند و همۀ بدکاران سعادتمند می شوند، اما سرانجام برای همیشه از بین می روند. 8لیکن تو ای خداوند، در جایگاه آسمانی خود تا به ابد باقی هستی. 9دشمنان تو ای خداوند، بلی، دشمنان تو هلاک می گردند و تمام بدکاران پراگنده می شوند.
10تو شاخ قوّت مرا مثل شاخ گاو وحشی برافراشته ای و به روغن تازه مسح شده ام. 11با چشمان خود شکست دشمنانم را می بینم و به گوش خود فریاد بدخواهانم را که با من مقاومت می کنند می شنوم.
12شخص عادل مثل درخت خرما با ثمر خواهد شد و مانند سرو لبنان نمو خواهد کرد. 13آنانی که در خانۀ خداوند غرس شده اند، در پیشگاه خدای ما خواهند شگفت. 14ایشان در زمان پیری نیز ثمر آورده و تازه و سبز خواهند بود. 15به این ترتیب اعلام می کنند که خداوند راست است. او صخرۀ من است و در وی هیچ بی انصافی نیست.

بخشش در کتاب مقدس

بخشش در کتاب‌مقدس ریشه در ذات خدا دارد. عفو گناهکار و به‌یاد نیاوردن خطایای او، از قلب خدای فیاضی ساطع می‌گردد که مشتاقانه در پی اِعطای فرصتی دوباره به شخصِ خاطی است. از آنجا که خدای کتاب‌مقدس خدایی قدوس است، نمی‌تواند عدالت را زیر پا بگذارد و به‌یکباره گناه را ببخشد. این خدا در عهدعتیق به‌خاطر فیض و کَرَمِ خود، حیوانات قربانی را به‌جای جانِ خود شخص می‌پذیرفت. اما این فیض و کرمِ خدا در بخشش گناهان، در عهدجدید به اوج می‌رسد و خودِ خدا در وجودِ مسیح قربانیِ کاملِ گناه بشر می‌گردد. بدین ترتیب پایه و اساسِ بخشش در مسیحیت، بر واقعه‌ای ملموس و تاریخی استوار است.

خدایی که کتاب‌مقدس معرفی می‌کند، خدای عبوسی نیست که با اکراه و از سرِ ناچاری از گناهِ مخلوق خویش چشم‌پوشی ‌کند. او از خطایای انسان به‌عنوان بهانه‌ای استفاده نمی‌کند تا با به مجازات رساندن او، به‌اصطلاح درسِ عبرتی به مخلوق خود داده باشد. بلکه خدای کتاب‌مقدس حتی آنگاه که قومش از او نافرمانی می‌کنند و در برابر او می‌ایستند، باز لطف و رحمتِ خود را از آنان دریغ نمی‌دارد (نحمیا ۹:‏۱۷؛ دانیال ۹:‏۹). کتاب‌مقدس قاطعانه خدا را شخصیتی رحیم و رئوف معرفی می‌کند (خروج ۳۴:‏۶). خدایی که وقتی می‌بخشد، دیگر خطا و گناه را به‌یاد نمی‌آورد (مزمور ۱۰۳:‏۱۲؛ اشعیا ۳۸:‏۱۷، ۴۳:‏۲۵، ارمیا ۳۱:‏۳۴؛ میکا ۷:‏۱۹). اما بخشش در کتاب‌مقدس همواره فرایندی متقابل و دوجانبه است. برای برخوردار شدن از این بخشش باید قلبی نیازمند داشت. بخشش خدا گرچه کامل است، اما بدون واکنش مناسب از جانب شخص خاطی و ابراز نیاز او برای دریافت چنین بخششی، بی‌تأثیر خواهد بود. دیگر آنکه کسی که بخشش الهی را تجربه می‌کند، ‌باید او نیز دیگران را ببخشد (کولسیان ۳:‏۱۳ ؛ متی ۱۸:‏۲۳-۳۵). در واقع اگر روحیۀ بخشش بر رفتار و روابط فرد مسیحی حاکم نیست، باید جداً در رابطه خود با خدا تجدیدنظر کند (لوقا ۶:‏۳۷). به همین خاطر است که عیسی مسیح وقتی می‌خواهد طرز دعا کردن را به ما یاد دهد، از ما می‌خواهد به‌هنگام طلب بخشش از پدر آسمانی‌مان، خطاب به او اینطور دعا کنیم: «قرض‌های ما را ببخش، چنانکه ما نیز قرضدارانِ خود را می‌بخشیم...» (دعای ربانی، متی ۶:‏۱۲).

ده فرمان در کتاب مقدس

سوال: ده فرمان کدامند؟

جواب: ده فرمان ده قانون در کتاب مقدس هستند که خدا به ملت اسرائیل بعد از مدت کوتاهی از خروج از مصر داد. ده فرمان در واقع خلاصه ای از 613 فرمان در قوانین عهد عتیق است. اولین چهار فرمان در رابطه با خداست. آخرین شش فرمان در رابطه با رابطه با یکدیگر است. ده فرمان در کتاب خروج 20: 1-17 و تثنیه 5: 6-21 در کتاب مقدس به ثبت رسیده است.

1) "تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد" این فرمان مخالف پرستش هر خدایی بغیر از خدای حقیقیست و همة خدایان دیگر خدایان دروغین هستند.

2) "هیچگونه بتی بشکل حیوان یا پرنده یا ماهی برای خود درست نکن. دربرابر آنها زانو نزن و آنها را پرستش نکن، زیرا من که خداوند، خدای تو می باشم، خدای غیوری هستم و کسانی که با من دشمنی کنند مجازات می کنم. این مجازات شامل حال فرزندان آنها تا نسل سوم و چهارم نیز می گردد. اما بر کسانی که مرا دوست داشته باشند و دستورات مرا پیروی کنند، تا هزار پشت رحمت می کنم" این فرمان مخالف ساختن بت و ساختن نمادی دیدنی از خداست. ما نمی توانیم تصویری را خلق کنیم که خدا را بطور دقیق بتصویر در بیاورد. درست کردن بتی که نماد خدا باشد مثل پرستش خدایان دروغین است.

3) "از نام من که خداوند، خدای تو هستم سوء استفاده نکن. اگر نام مرا با بی احترامی به زبان بیاوری یا به آن قسم دروغ بخوری، تو را مجازات می کنم." این فرمان مخالف این است که اسم خدا را بیهوده ببریم. ما نباید اسم خدا را سبک کنیم. ما باید به اسم خدا احترام بگذاریم و بطرق مختلف اسم او را جلال دهیم.

4) "روز سبت را به یاد داشته باش و آن را مقدس بدار. در هفته شش روز کار کن، ولی در روز هفتم که سبت خداوند است هیچ کار نکن، نه خودت، نه پسرت، نه دخترت، نه غلامت، نه کنیزت، نه مهمانانت و نه چهارپایانت. چون خداوند در شش روز، آسمان و زمین و هر چه را که در آنهاست آفرید و روز هفتم دست از کار کشید. پس او روز سبت را مبارک خواند و آن را روز استراحت تعیین نمود." این فرمانیست که در مورد سبت (شنبه، آخرین روز هفته) بعنوان روز مخصوص خداوند است.

5) "پدر و مادرت را احترام کن تا در سرزمینی که خداوند، خدای تو به تو خواهد بخشید، عمر طولانی داشته باشی " این فرمانیست که همیشه باید با والدین با احترام رفتار کرد.

6) "قتل نکن" این فرمانیست مخالف قتل عمد انسانی دیگر.

7) "زنا نکن" این فرمانیست مخالف داشتن رابطة جنسی با کسی غیر از با همسر خود.

8) "دزدی نکن" این فرمانیست مخالف قصب کردن هر چیزیکه صاحب آن کس دیگریست.

9) "دروغ نگو" این فرمانیست که مخالف شهادت دادن به دروغ است. درواقع این فرمان برخلاف دروغگوییست.

10) "چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش. به فکر تصاحب غلام و کنیز، گاو و الاغ، و اموال همسایه ات نباش." این فرمانیست برخلاف طمع کردن به آنچیزی که مالک آن شخص دیگریست. طمع می تواند به شکستن یکی از فرمانهای بالا بینجامد، یعنی قتل، زنا، و دزدی. اگر انجام کاری اشتباه است، اشتیاق به انجام آن هم اشتباه است.

خیلی از مردم به اشتباه به ده فرمان بعنوان یک سری قانون نگاه می کنند که اگر آنها را دنبال کنند، بعد از مرگ ورود آنها را به بهشت تضمین می کند. بر عکس، منظور از ده فرمان این است که مردم متوجه شوند که نمی توانند قانون را کاملا رعایت کنند (رومیان 7: 7-11)، و در نتیجه به فیض و رحمت خدا نیاز دارند. برخلاف ادعای مرد ثروتمند جوان در متی 19: 16، هیچکس نمی تواند کاملا از ده فرمان اطاعت کند(جامعه 7: 20). ده فرمان نشان می دهد که ما همه گناه کرده ایم (رومیان 3: 23) و به رحمت و فیض خدا که تنها از طریق ایمان به عیسی مسیح امکان پذیر است نیاز مندیم.

۱۳۹۴ آبان ۲۵, دوشنبه

من چگونه میتوانم ارادۀ خداوند را برای زندگیم درک نمایم؟


برای درک ارادۀ خداوند در رابطه با موقعیت پیش آمده، دو نکته کلیدی وجود دارند: 1) مطمئن شوید که آنچه از خدا سئوال میکنید یا قصد انجام آن را دارید، کاری نباشد که کلام خدا آنرا منع نموده باشد. 2) مطمئن شوید که آنچه از خدا سئوال میکنید یا قصد انجام آن را دارید، منجر به جلال خداوند و رشد روحانی شما خواهد شد. حال اگر این دو امر مصداق دارند و خداوند هنوز پاسخ درخواست شما را نداده است، احتمالاً خواستۀ شما در ارادۀ او نیست و یا اینکه شما باید بیشتر انتظار بکشید. بعضی اوقات درک نقشۀ الهی کار دشواری است. مردم میخواهند که خداوند به شکلی واضح به آنها بگوید که چه کار کنند، کجا کار کنند، کجا زندگی کنند، با چه کسی ازدواج کنند و ... رومیان 12: 2 به ما میگوید که "همشکل این جهان مشوید بلکه به تازگی ذهن خود صورت خود را تبدیل دهید تا شما دریافت کنید که ارادۀ نیکوی پسندیده کامل خدا چیست".

خداوند به ندرت اطلاعاتی مشخص و کامل به ما میدهد. او به ما حق انتخاب داده است. تنها وقتی با انتخاب ما مخالف است که بر مبنای گناه و برخلاف ارادهاش باشد. خداوند میخواهد که تصمیمات ما بر وفق ارادهاش باشند. پس چگونه خواهید فهمید که ارادۀ او چیست؟ اگر تقرّب جسته با او قدم بردارید و حقیقتاً ارادۀ او را برای زندگیتان طلب نمایید، او ارادۀ خود را در قلبتان خواهد نهاد. کلید مسئله این است که ارادۀ او را بر ارادۀ خود ترجیح دهید. "در خداوند تمتع ببر، پس مسئلت دل تو را به تو خواهد داد" ( مزمور 37: 4). اگرتصمیم تو بر علیه معیار کلام خدا نیست و به لحاظ روحانی تو را نفع خواهد بخشید، کلام خدا این اجازه را به تو میدهد و میتوانی آنچه را در دل نهادهای عمل نمایی.

۱۳۹۴ آبان ۲۲, جمعه

موعظه بر فراز کوه ( زیباترین بخش کتاب مقدس)

خوشا به حال فقیران در روح
زیرا پادشاهی آسمان در آن ایشان است
خوشا به حال ماتمیان زیرا آنان تسلی خواهند یافت
خوشا به حال نرم خویان زیرا آنان زمین را به میراث خواهند برد
خوشا به حال گرسنگان و تشنگان عدالت زیرا آنان سیر خواهند شد
خوشا به حال رحیمان زیرا برآنان رحم خواهند دید
خوشا به حال صلح جویان زیرا آنان فرزندان خدا خوانده خواهند شد.
خوشا به حال آنان که در راه پارسایی آزار می بینند.
زیرا پادشاهی آسمان از آن ایشان است.

متی 7

بخواهید که به شما داده خواهد شد ، بجویید که خواهید یافت. ، بکوبید که در به رویتان گشوده خواهد شد زیرا هر که بخواهد به دست آورد و هر که بجوید یابد و هر که بکوبد در به رویش گشوده شود .

چرا خدا به ما چهار انجیل داد؟

 چرا خدا به ما چهار انجیل داد؟
 در اینجا چند دلیل برای اینکه چرا خدا به جای یک انجیل، چهار انجیل داده مطرح شده است:

1) برای اینکه تصویر کاملتری از مسیح ارائه دهد. در حالیکه تمام کتاب مقدس الهام خداست (دوم تیموتائوس 16:3)، اما خدا از نویسندگان بشری با پیش زمینه ها و شخصیتهای متفاوت استفاده کرده تا مقاصدش را از طریق نوشته هایشان محقق کند. هر یک از نویسندگان اناجیل در پسِ انجیل خود هدف متمایزی را داشته اند و در اجرای مقاصد خود، هریک بر جنبه های متفاوتی از شخصیت و خدمت عیسی مسیح تاکید کردند.

متی برای مخاطب عبرانی می نوشت، و یکی از مقاصدش این بود که از نسب نامه ی عیسی و تحقق نبوتهای عهد عتیق نشان دهد که او همان مسیحایی بود که از قدیم انتظارش کشیده می شد، و از اینرو می بایست به او ایمان داشت. تاکید متی این است که عیسی، "پادشاه موعود"، و "پسر داود" است که تا ابد بر تخت سلطنت اسراییل خواهد نشست.

مرقس، پسرعموی برنابا (کولسیان 10:4)، شاهد عینی رویدادهای زندگی عیسی و همچنین دوست پطرس رسول بود. مرقس برای مخاطبان غیر یهودی نوشت چرا که چیزهایی را که برای خوانندگان یهودی مهم بوده (نسب نامه ها، مجادله عیسی با رهبران یهودی زمان او، ارجاعات مکرر به عهد عتیق و ...) را در انجیل خود نیاورد. مرقس بر مسیح به عنوان خادم رنج دیده تاکید می کند، کسی که نيامد تا خدمتش کنند، بلکه آمد تا خدمت کند و جانش را چون بهاي رهايي به عوض بسياري بدهد (مرقس 45:10).

لوقا، "پزشک محبوب" (کولسیان 14:4)، مبشر، و همنشین پولس رسول، هم انجیل لوقا و هم اعمال رسولان را نوشت. لوقا تنها نویسنده غیر یهودی عهد جدید است. او مدتهاست که به عنوان یک تاریخ دان سخت کوش و ماهر توسط آنانیکه از نوشته هایش در مطالعات تاریخی و نسب نامه ای استفاده می کنند، پذیرفته شده است. به عنوان یک تاریخ نویس، او بیان می دارد که این تمایل اوست که امور زندگی مسیح را بر پایه گزارشات شاهدان عینی به ترتیب تالیف کند (لوقا 1:1-4). از آنجاییکه او به طور خاص خطاب به تئوفیلوس نوشته است، که ظاهراً از مقامات غیر یهودی بوده، انجیل او با ذهنیت یک مخاطب غیر یهودی نوشته شد، و گرایش او این است که نشان دهد که ایمان مسیحی بر مبنای رویدادهای قابل اعتماد و قابل تایید است. لوقا اغلب به مسیح به عنوان "پسر انسان" اشاره می کند و بر انسانیت او تاکید می کند، و جزئیات بسیاری را که در سایر اناجیل یافت نمی شود، به اشتراک می گذارد.

انجیل یوحنا، که توسط یوحنای رسول نوشته شده، متمایز از سه انجیل دیگر است و شامل محتوای الهیاتی بیشتری درباره شخص مسیح و مفهوم ایمان است. متی، مرقس و لوقا، به دلیل سبکهای مشابه شان و گزارش خلاصه ای از زندگی مسیح، به عنوان "اناجیل هم نظر" تلقی می شوند. انجیل یوحنا با تولد یا خدمت زمینی عیسی آغاز نمی شود بلکه پیش از آنکه او انسان شود، با فعالیت و شخصیت پسر خدا آغاز می شود (یوحنا 14:1). انجیل یوحنا بر الوهیت مسیح تاکید می کند، همانطور که در استفاده از عباراتی نظیر «کلام، خدا بود» (یوحنا 1:1)، «منجی جهان» (یوحنا 42:4)، «پسر خدا» (بارها بکار گرفته شده)، و «خداوند و ... خدا» (یوحنا 28:20) دیده می شود. عیسی در انجیل یوحنا الوهیتش را با عبارات متعدد «من هستم» تصدیق می کند؛ قابل ملاحظه ترین در میان این اظهارات مربوط به یوحنا 58:8 است که می گوید «پیش از آنکه ابراهیم باشد، من هستم» (مقایسه کنید با خروج 13:3-14). اما یوحنا بر حقیقت انسانیت عیسی نیز تاکید می کند و تمایل دارد که اشتباه بدعت مذهبی آن زمان یعنی ناستیکی را نشان دهد که بر انسانیت مسیح ایمان نداشتند. انجیل یوحنا هدف کلی نگارشش را مشخصاً بیان داشته است: «عيسي آيات بسيارِ ديگر در حضور شاگردان به‌‌ظهور رسانيد که در اين کتاب نوشته نشده است. امّا اينها نوشته شد تا ايمان آوريد که عيسي همان مسيح، پسر خداست، و تا با اين ايمان، در نام او حيات داشته باشيد.»

بنابراین، با در دست داشتن چهار گزارش متمایز اما به یک اندازه صحیح از مسیح، جنبه های مختلف شخصیتی و خدمتش آشکار می شود. این چهار گزارش مثل نخهایی با رنگهای مختلف است که در یک پرده نقش دار در کنار یکدیگر بافته شده است تا تصویر کاملتری از این شخص که در ورای توصیف است را شکل بدهد. و از آنجاییکه ما هرگز همه چیز را درباره عیسی مسیح نخواهیم فهمید (یوحنا 30:20)، از طریق چهار انجیل می توانیم به اندازه کافی بدانیم و درک کنیم که او کیست و برای ما چه کرده است تا اینکه از طریق ایمان به او حیات داشته باشیم.

2) تا ما را قادر سازد که به طور عینی صداقت گزارشاتشان را وارسی کنیم. کتاب مقدس، از اولین دوران، بیان می کند که دادرسی در یک دادگاه قانون تنها با شهادت یک شاهد عینی بر ضد یک شخص انجام نخواهد گرفت، مگر با شهادت حداقل دو یا سه نفر (تثنیه 15:19). با توجه به این موضوع، گزارشات مختلف از شخصیت و خدمات زمینی عیسی مسیح ما را قادر می سازد که صحت اطلاعاتی را که درباره او داریم، ارزیابی بکنیم.

سیمون گرینلیف، مقام صلاحیت دار مشهور و شناخته شده در حوزه مدارک قابل قبول در یک دادگاه، چهار انجیل را از نقطه نظر قانونی مورد بررسی قرار داد. او متذکر شد که نوع گزارشات شهودی که در چهار انجیل داده شده – گزارشاتی که هم رای هستند، اما هر نویسنده خواسته که جزئیاتی را برای تفاوت داشتن با یکدیگر حذف یا اضافه کند – نوعی از منابع قابل اعتماد و مستقل هستند که در یک دادگاه قانون به عنوان شواهد قوی مورد پذیرش قرار می گیرند. اگر اناجیل شامل دقیقاً اطلاعات یکسان با جزئیات یکسان می شدند، و از یک چشم انداز نوشته می شدند، این نشانگر تبانی می شد، به عبارت دیگر در یک زمانی نویسندگان پیشاپیش با هم جمع شده اند که داستانهای خود را راست و ریست کنند تا نوشته هایشان به نظر معتبر بیایند. اختلافات بین اناجیل، حتی تناقضات ظاهری، جزئیات در بررسی اولیه دال بر طبیعت مستقل هر کدام از نوشته هاست. از اینرو، طبیعت مستقل گزارشات چهار انجیل، که در اطلاعاتشان هم رای، اما در چشم انداز، مقدار جزئیات، و اینکه کدام رویداد ثبت شده است، تفاوت دارند، نشان می دهد که ثبتی را که ما از زندگی و خدمت مسیح در اناجیل داریم واقعی و قابل اعتماد است.

3) تا جویندگان سخت کوش را پاداش دهد. با مطالعه ی تکی هر انجیل چیزهای بسیاری بدست می آید، اما با مقایسه و در مقابل هم قرار دادن گزارشات متفاوت رویدادهای خاص از خدمت عیسی، چیزهای حتی بیشتری بدست می آید. به طور مثال، در متی 14 گزارش خوراک دادن به 5000 تن و راه رفتن عیسی روی آب داده شده است. در متی 22:14 گفته شده که «عيسي بي‌درنگ شاگردان را بر‌آن داشت تا در آن حال که او مردم را مرخص مي‌کرد، سوار قايق شوند و پيش از او به آن سوي دريا بروند.» کسی ممکن است بپرسد که چرا عیسی چنین کاری را انجام داد؟ در گزارش متی هیچ دلیل آشکاری ذکر نشده است. اما وقتی که آن را با گزارش مرقس در فصل 6 ترکیب می کنیم، می بینیم که هنگامی که عیسی شاگردان را دو به دو اعزام کرده بود و بدیشان اقتدار بخشیده بود که دیوها را اخراج کنند و مردم را شفا دهند، آنان از این ماموریت برگشته بودند. اما آنان با خودبینی برگشتند و جایگاه خود را فراموش کردند و اکنون آماده شدند تا حتی به او دستورالعمل ارائه دهند (متی 15:14). بنابراین، در مرخص کردن آنان هنگام غروب که به آنسوی دریای جلیل بروند، او دو چیز را بدیشان آشکار می سازد. از آنجاییکه آنان به خاطر خودبینی شان تا ساعات اولیه صبح گرفتار طوفان و امواج شدند، متوجه دو چیز شدند: 1) با توانایی شخصی شان هیچ چیزی را نمی توانند برای خدا بدست آورند و 2) هیچ چیز غیر ممکن نیست، اگر او را صدا بزنند و در وابستگی به قدرت او زندگی کنند. قسمتهای بسیاری از کلام وجود دارد که شبیه به "جواهرات" هستند که توسط دانش آموز سخت کوش کلام خدا می تواند پیدا شود، یعنی کسی که برای مقایسه متون کتاب مقدس با هم، وقت می گذارند.

اهمیت شام خداوند/ عشاء ربانی مسیحیان چیست؟

 اهمیت شام خداوند/ عشاء ربانی مسیحیان چیست؟

 مطالعه دربارة عشاء ربانی تجربه ایست که بعلت عمق مطلب جان را تکان می دهد. در عید قدیمی فصح و غروب مرگش بود که عیسی غذای دسته جمعی مهمی ترتیب داد که ما تا به امروز آنرا انجام می دهیم. این قسمت مهمی از پرستش مسیحیان است. این ما را بیاد مرگ خداوندمان و قیام او می اندازد و اینکه منتظر بازگشت پر جلالش در آینده باشیم.

عید فصح مقدسترین عید سال دینی یهودیان بود. این عید بلای آخر در مصر را بیاد آنها می آورد که نخست زادة مصریان مردند و اسرائیلیان بعلت خون بره ای که به چهار چوب در هایشان پاشیده بودند زنده ماندند. بعد بره را پختند و با نان فطیر خوردند. فرمان خدا این بود که این عید نسل اندر نسل برگزار شود. این داستان در کتاب خروج 12 نوشته شده است.

در ضمن شام آخر- عید فصح – عیسی نان را گرفت و خدا را شکر کرد. در حالیکه نان را پاره می کرد و به شاگردان می داد، گفت، "این است جسد من که برای شما داده می شود. اینرا بیاد من بجا آرید و همچنین بعد از شام پیاله را گرفت و گفت این پیالة عهد جدید است در خون من که برای شما ریخته می شود" (لوقا 22 : 19-21). او عید را با یک سرود خاتمه داد (متی 26 :30)، و شب به کوه زیتون رفتند. در آنجا بود که همانطور که نبوت شده بود یهودا به عیسی خیانت کرد. روز بعد او مصلوب شد.

موضوع عشاء ربانی در اناجیل آمده است (متی 26: 26-29 ، مرقس 14 : 17-25 ، لوقا 22: 7-22 و یوحنا 13 : 21-30). پولس رسول در مورد عشاء ربانی در 1 قرنتیان 11: 23-29 نوشته است. پولس عبارتی گفته است که در اناجیل نوشته نشده است: "پس هر که بطور ناشایسته نانرا بخورد و پیالة خداوند را بنوشد مجرم بدن و خون خداوند خواهد بود. اما هر شخص خود را امتحان کند و بدینطور از آن نان بخورد و از آن پیاله بنوشد. زیرا هر که می خورد و می نوشد فتوای خود را می خورد و می نوشد اگر بدن خداوند را تمییز نمیکند" (1 قرنتیان 11: 27-29). ممکن است ما بپرسیم منظور از "بطور ناشایسته" در نان و پیاله شریک شدن یعنی چه. ممکن است معنی آن این باشد که معنی واقعی نان و پیاله از بین برود و بهای سنگینی که نجات دهندة ما برای نجات ما پرداخت فراموش شود. و یا ممکن است معنی آن این باشد که مراسم مراسمی مرده و تشریفاتی بشود و یا اشخاص با گناه اعتراف نشده به شام خداوند نزدیک شوند. برای انجام دستور عمل پولس، قبل از اینکه نان بخوریم و از پیاله بنوشیم، باید خودمان را تفتیش کنیم.

عبارت دیگری که پولس گفت و در اناجیل نیست این است که "زیرا هر گاه این نانرا بخورید و این پیاله را بنوشید موت خداوند را ظاهر می نمایید تا هنگامیکه باز آید" (1 قرنتیان 11 : 26). این به دوران انجام مراسم زمان مشخصی می دهد – تا بازگشت خداوند. از این عبارات مختصر یاد می گیریم که چطور عیسی دو عنصر ضعیف را بعنوان سمبل بدن و خونش انتخاب کرد و از آنها بعنوان نشانه ای از مرگش استفاده کرد. این نشانه یک مرمر کنده کاری شده و یا قالب برنجی نبود، بلکه نان بود و شراب.

او اعلام کرد که نان سمبل بدن اوست که شکسته می شود. استخوان شکسته ای در کار نبود، اما بدن او آنقدر شکنجه شده بود که بسختی قابل تشخیص بود (مزمور 22 : 12-17، اشعیاء 53 : 4-7). شراب سمبل خون اوست، نشانة مرگ وحشتناکی که باید بزودی تجربه می کرد. او، پسر کامل خدا، نبوتهای بیشماری را که در عهد عتیق دربارة نجات دهنده پیشگویی شده بود تکمیل کرد (پیدایش 3 : 15، مزمور 22 ، اشعیاء 53). وقتی او گفت، "این را بیادگاری من انجام دهید،" منظورش این بود که این رسم باید در آینده هم ادامه پیدا کند. بعلاوه منظورش این بود که عید فصح، که باید یک بره قربانی می شد و سمبل قربانی شدن برة خدا بود که گناه جهان را بر می دارد، در شام خداوند تکمیل شد. عهد جدید جای عهد عتیق را گرفت وقتیکه مسیح، برة عید فصح (1 قرنتیان 5 :7)، قربانی شد (عبرانیان 8: 8-13). دیگر به مراسم قربانی احتیاجی نبود (عبرانیان 9: 25-28). شام خداوند/عشاء ربانی مسیحیان یک یادآوریست از آنچه مسیح برای ما انجام داد و جشنیست برای آنچه ما در نتیجة قربانی او دریافت می کنیم. 

: میوه ی روح القدس چیست؟

: میوه ی روح القدس چیست؟

جواب: غلاطیان۲۳:۵-۲۲ به ما می گوید: " امّا ثمرۀ روح، محبت، شادی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری،فروتنی و خویشتنداری است. " میوه ی روح القدس اثر حضور او در زندگی یک مسیحی است. کتاب مقدس روشن می سازد که همه ی افراد در لحظه‌ای که به عیسی مسیح معتقد می شوند روح القدس را دریافت می کنند (رومیان۹:۸؛ اول قرنتیان ۱۳:۱۲؛ افسسیان ۱۴:۱-۱۳). یکی از اهداف اولیه ی ورود روح القدس به زندگی یک مسیحی ، تغییرآن زندگی است. این کار روح القدس است که ما را با تصویر مسیح مطابقت دهد، و ما را بیشتر شبیه او سازد.

میوه ی روح القدس در تقابل مستقیم با اعمال طبیعت نفسانی در غلاطیان ۲۱:۵-۱۹ است : " اعمال نفس روشن است: بی‌عفتی، ناپاکی، و هرزگی؛بت‌پرستی و جادوگری؛ دشمنی، ستیزه‌ جویی، رشک، خشم؛ جاه‌ طلبی، نفاق، دسته‌بندی،حسد؛ مستی، عیاشی و مانند اینها. چنانکه پیشتر به شما هشدار دادم، باز می‌گویم که کنندگان چنین کارها پادشاهی خدا را به‌میراث نخواهند برد. " این عبارات همه ی مردم، ازطبقات مختلف ، هنگامی که مسیح را نمی شناسند و در نتیجه تحت تاثیر روح القدس نیستند را توصیف می کند. طبیعت نفسانی ما انواع خاصی از میوه را که منعکس کننده طبیعت ماست تولید می کند، و روح القدس انواع میوه را که منعکس کننده ماهیت اوست تولید می کند.

زندگی مسیحی نبرد طبیعت نفسانی در برابر طبیعت جدید داده شده توسط مسیح است (دوم قرنتیان ۱۷:۵ ).به عنوان انسان هبوط کرده ما هنوز در بدنی که خواهان چیزهای گناه آلوده است اسیریم (رومیان ۲۵:۷-۱۴). به عنوان مسیحیان، ما روح القدس را درون خود داریم که میوه ی خود را در ما تولید می کند و قدرت او در دسترس ماست تا بر اعمال طبیعت نفسانی فائق بیاییم ( دوم قرنتیان ۱۷:۵، فیلیپیان ۱۳:۴). یک مسیحی هرگز به طور کامل در به بار آوردن همیشگی میوه ی روح القدس پیروز نخواهد بود.هر چند، این یکی از اهداف اصلی زندگی مسیحی است، به تدریج اجازه می دهیم که روح القدس به تولید بیشتر و بیشتر میوه های خود در زندگی ما بپردازد و اجازه می دهیم تا روح القدس خواسته های نفسانی را به تسخیر در آورد. خداوند می‌خواهد که زندگی ما نمایانگر میوه ی روح باشد و این با کمک روح القدس، امکان پذیراست.

۱۳۹۴ آبان ۱۹, سه‌شنبه

تولد عیسی مسیح

تولّد عیسی مسیح
تا اینکه سر انجام وعدۀ عظیم خدا به وقوع پیوست. نوری عظیم در تاریکی درخشید.پادشاهی متولّد شد که پادشاهی او ابدی می باشد. کاهنی متولد شد که برای ما یک بار برای همیشه باید قربانی گناه را می گذراند. گناهانی که قرنها بر روی دوشِ بشریّت سنگینی می کرد. و نتایج آن دامنگیر همه خلقت شده بود. خلقتی که در دردی همچون درد زایمان به خود می پیچید. محبت عظیم خدا و کلام نجات بخش او جسم پوشیدیوحنا 1:1 .

این است داستان نجات دهنده ما،عیسی مسیح.بعد از ملاقات فرشته خداوند با مریم و مژده ظهور منجی از طریق وی سرانجام نجات دهنده چشم به جهانِ تاریک گشود. جهانی که تاریخ آن دستخوش تولد عیسی مسیح شد. خدا در جسم انسانی خود را آشکار کرد. کولسیان 2 :9« زیرا الوهیّت به طور كامل در مسیح مجسم شد» از آنجایی که انسان در اثر گناه شناخت خود را از خدا از دست داده بود. خدا در جسم انسانی یا( فرا باشنده ) در بُعد تاریخ ظاهر شد تا انسان درک درستی از خالق خود داشته باشد و بتواند راه گم شده خود را پیدا کند. عیسی مسیح فرمود هر کس مرا دیده پدر را دیده و هر کس به من ایمان آورد به فرستنده من ایمان آورده است. یوحنا 9:14-11 .

مرقس 12

ما مسیحیان از آزادی کامل برخوردار می باشیم، ولی بایستی مطابق یک اصل مهم زندگی کنیم، نام این اصل، قانون محبت می باشد (مرقس ۱۲: ۲۹-۳۱؛ یوحنا ۱۳: ۳۴-۳۵). ما آزادیم که یکدیگر را در محبت خدمت کنیم. ما آزادیم که در محبت، از سخنان دیگران اطاعت نماییم. اطاعت و خدمت یک غلام، ازروی ترس و اجبار وظیفه است. او هرگز آزادانه و از روی محبت ارباب خود را اطاعت وخدمت نمی کند. ولی ما که در مسیح آزاد می باشیم، بایستی یکدیگر را در محبت خدمت و اطاعت کنیم. زیرا فقط یک فرد آزاد، قدرت خدمت کردن از روی محبت را دارا می باشد. ما مسیحیان از گناه آزاد گردیده ایم، ولی در عین حال باید آزادانه، خود را به خدا و قوانین او تسلیم کنیم و خود را نسبت به خدا بنده محسوب نماییم (رومیان ۶: ۲۲). ما از اسارت ارباب قدیمی یعنی شریعت و قوانین مذهبی که منتهی به موت و هلاکت می گردید، آزاد گردیده ایم؛ ولی اینک ما خادمین اربابی جدید (عیسی مسیح) هستیم و او ما را به سوی حیات جاودانی رهبری می کند. سابقاً ما به خاطر ترس و اجبار از شریعت و قوانین مذهبی پیروی می کردیم، ولی اینک با کمال میل از سر مهر و محبت و به طور داوطلبانه از مسیح پیروی و اطاعت می نماییم. چرا؟ چونکه او را دوست داریم وعاشق عیسی مسیح هستیم (یوحنا ۱۴: ۱۵-۲۱؛ اول یوحنا ۴: ۱۸).

یوحنا 8 و رومیان 8

شکر برای  کلام زنده و حیات بخش انجیل که به ما می آموزد  و در خود بنا می کند ، اگر عنان زندگی خود را به او ( روح القدس ) بسپاریم ( غلاطیان پنج آیه شانزده ) در کلام شیرین انجیل سلامتی می خوانیم ؛ خدا انسان را برای  آزادی و آزاد بودن، و نه بندگی آفریده است (یوحنا ۸: ۳۲-۳۶؛ رومیان ۸: ۲؛ غلاطیان ۵: ۱). پولس رسول هشدار می دهد که زنهار آزادی خود را فرصت جسم مگردانید .
ما مسیحیان کاملاً آزادیم. ولی این آزادی به ما اجازه ارتکاب گناه را نمی دهد (رومیان ۶: ۱-۲، ۱۲-۱۴). ما از بند و بندگی شریعت و مقررات مذهبی آزاد گردیده ایم، ولی آزاد نیستیم که قوانین خدا را بشکنیم. هرچند که از آزادی کامل برخورداریم، ولی زندگی ما باید نمونۀ قدوسیّت و پاکی باشد (متی ۵: ۴۸؛ اول پطرس ۱: ۱۵-۱۶). 
ممکن است پیروان ادیان دیگر، ما مسیحیان را به بی حرمتی نسبت به شریعت متهم کنند. متأسفانه در بعضی موارد این اتهامها وارد است! ولی زندگی ما نباید اینگونه باشد.

۱۳۹۴ آبان ۱۶, شنبه

در آغاز کلمه بود


در آغاز [کلمه] بود و [کلمه] با خدا بود و [کلمه] خدا بود؛ همان در آغاز با خدا بود.. همه‌ چیز به‌واسطۀ او پدید آمد، و از هرآنچه پدید آمد، هیچ‌چیز بدون او پدیدار نگشت...
در او حیات بود و آن حیات، نور آدمیان بود.. این نور در تاریکی می‌درخشد و تاریکی آن را درنیافته است...
مردی آمد که از جانب خدا فرستاده شده بود؛ نامش یحیی بود. او برای شهادت دادن آمد، شهادت بر آن نور، تا همه به‌واسطۀ او ایمان آورند. او خودْ آن نور نبود، بلکه آمد تا بر آن نور شهادت دهد. آن نور حقیقی که بر هر انسانی روشنایی می‌افکَنَد براستی به جهان می‌آمد...
او در جهان بود، و جهان به‌واسطۀ او پدید آمد؛ امّا جهان او را نشناخت. به مُلک خویش آمد، ولی قومِ خودش او را نپذیرفتند...امّا به همۀ کسانی که او را پذیرفتند، این حق را داد که فرزندان خدا شوند، یعنی به هر‌کس که به نام او ایمان آورد؛ آنان که نه با زادنی بشری، نه از خواهشِ تن و نه از خواستۀ یک مرد، بلکه از خدا زاده شدند...
و کلام، انسان خاکی شد و در میان ما مسکن گزید. و ما بر جلال او نگریستیم، جلالی درخور آن پسر یگانه که از جانب پدر آمد، پر از فیض و راستی.. یحیی بر او شهادت می‌داد و ندا می‌کرد که «این است کسی که درباره‌اش گفتم: ”آن که پس از من می‌آید بر من برتری یافته، زیرا پیش از من وجود داشته است“.» از پُری او ما همه بهره‌مند شدیم، فیض از پی فیض .. زیرا شریعت به‌واسطۀ موسی داده شد، و فیض و راستی به‌واسطۀ عیسی مسیح آمد... هیچ‌کس هرگز خدا را ندیده است. امّا آن خدای یگانه که در بَرِ پدر است، شناسانید.... * آمين* GBU

۱۳۹۴ آبان ۱۱, دوشنبه