۱۳۹۴ آبان ۱۶, شنبه

در آغاز کلمه بود


در آغاز [کلمه] بود و [کلمه] با خدا بود و [کلمه] خدا بود؛ همان در آغاز با خدا بود.. همه‌ چیز به‌واسطۀ او پدید آمد، و از هرآنچه پدید آمد، هیچ‌چیز بدون او پدیدار نگشت...
در او حیات بود و آن حیات، نور آدمیان بود.. این نور در تاریکی می‌درخشد و تاریکی آن را درنیافته است...
مردی آمد که از جانب خدا فرستاده شده بود؛ نامش یحیی بود. او برای شهادت دادن آمد، شهادت بر آن نور، تا همه به‌واسطۀ او ایمان آورند. او خودْ آن نور نبود، بلکه آمد تا بر آن نور شهادت دهد. آن نور حقیقی که بر هر انسانی روشنایی می‌افکَنَد براستی به جهان می‌آمد...
او در جهان بود، و جهان به‌واسطۀ او پدید آمد؛ امّا جهان او را نشناخت. به مُلک خویش آمد، ولی قومِ خودش او را نپذیرفتند...امّا به همۀ کسانی که او را پذیرفتند، این حق را داد که فرزندان خدا شوند، یعنی به هر‌کس که به نام او ایمان آورد؛ آنان که نه با زادنی بشری، نه از خواهشِ تن و نه از خواستۀ یک مرد، بلکه از خدا زاده شدند...
و کلام، انسان خاکی شد و در میان ما مسکن گزید. و ما بر جلال او نگریستیم، جلالی درخور آن پسر یگانه که از جانب پدر آمد، پر از فیض و راستی.. یحیی بر او شهادت می‌داد و ندا می‌کرد که «این است کسی که درباره‌اش گفتم: ”آن که پس از من می‌آید بر من برتری یافته، زیرا پیش از من وجود داشته است“.» از پُری او ما همه بهره‌مند شدیم، فیض از پی فیض .. زیرا شریعت به‌واسطۀ موسی داده شد، و فیض و راستی به‌واسطۀ عیسی مسیح آمد... هیچ‌کس هرگز خدا را ندیده است. امّا آن خدای یگانه که در بَرِ پدر است، شناسانید.... * آمين* GBU

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر