۱- مفهوم پری روحالقدس
الف) شخصیتی مقتدر، نه قدرتی بیجان
اگر روحالقدس قدرتی بیجان بود که شما میتوانستید از آن به مقدار مشخصی برخوردار شوید، آنگاه این نگرش را میداشتید که "چگونه میتوانم از مقدار بیشتری از روحالقدس را برخوردار شوم؟" ولی اگر روحالقدس دارای شخصیتی مقتدر یعنی شخصیت خدا میباشد که میتواند به مقدار کم یا زیاد شما را تصاحب کند، در آن زمان نگرش شما باید اینگونه باشد: "چگونه روحالقدس میتواند قسمت بیشتری از مرا تصاحب کند؟" مسیحیان هیچ وقت روحالقدس را تصاحب نمیکنند بلکه این روحالقدس است که آنان را تصاحب میکند. سؤال مربوط به پری روحالقدس، در واقع سؤالی در رابطه با خداوندی عیسی مسیح توسط روحش در قلب و زندگی من میباشد. "چگونه عیسی مسیح به عنوان پادشاه و خداوند، میتواند بیشتر در زندگی من نفوذ کرده، آن را هدایت کند؟" پر شدن از روحالقدس به این مفهوم است که من خود را کاملأ وقف خداوند کرده، و اینکه خدا تمامیت وجود مرا کنترل می نماید. به این مفهوم است که خدا زندگی مرا از طریق کتاب مقدس هدایت کرده، و مرا ترغیب میکند تا بیشتر شبیه مسیح شوم و خدمتم پرثمرتر گردد.
ب) وعده مربوط به پری روحالقدس.
عیسی به مسیحیان وعده داد که از بطن ایشان نهرهای آب زنده جاری خواهند شد (یوحنا ۷: ۳۷- ۳۹). او به طور خاص به شاگردانش وعده داد که آنان قدرت دریافت میکنند تا شاهدان او در تمام عالم باشند (اعمال ۱: ۸).
۲- تعلیم در رابطه با پری روحالقدس
افسسیان ۵: ۱۵- ۲۱/
الف) مسیحیان نیاز دارند، همواره توسط و با روحالقدس پر شوند.
فعل اصلی در افسسیان ۵: ۱۸- ۲۱ "از روح پر شوید" میباشد (۵: ۱۸)، که حالت دستوری دارد، و همواره در زمان حال میتواند کاربرد داشته باشد. این عمل مقتدرانه توسط خدا انجام میشود. بنابراین کتابمقدس به وضوح به مسیحیان حکم میکند که همواره و به طور دائمی باید از روحالقدس پر شوند. زندگی پر از روح به عنوان زندگی معمول مسیحی قلمداد میشود.
ب) وجه مشخصه مسیحیان پر از روح، سخنان و سرودها و ترنم و شکرگزاری و اطاعت و سرسپردگی ایشان میباشد.
۵ فعلی که به دنبال فعل اصلی پری از روح در افسسیان ۵: ۱۹- ۲۱ میآید، عبارت است از: "بگویید، بسرایید، ترنم نمایید، خدا را شکر کنید و اطاعت کنید". این افعال به فعل اصلی وابسته هستند و به طور همزمان با فعل اصلی عمل میکنند و میتوانند همواره مانند فعل اصلی در زمان حال کاربرد داشته باشند. بنابراین کتابمقدس تعلیم میدهد که وجه مشخصه مسیحیان پر از روح موارد ذیل میباشند:
۱) یک مسیحی پر از روح در مهمانیهای دنیوی که در آنها مستی، عیاشی و انحرافات اخلاقی وجود دارد، شرکت نمیکند (افسسیان ۵: ۳- ۱۳؛ اول پطرس ۴: ۳- ۴). بلکه به منظور صحبت در مورد امور روحانی، سراییدن و شکرگزاری خدا، با دیگران جمع میشود تا باعث بنای آنها شود و بدین ترتیب خدا جلال بیابد. این یک نمونه از ثمره روح، به نام پرهیزگاری میباشد (غلاطیان ۵: ۲۳؛ اول قرنتیان ۷: ۹؛ ۹: ۲۴- ۲۷).
۲) یک مسیحی پر از روح در رابطه با مردم و شرایط موجود، دارای شخصیتی منفی، منتقد و محکومکننده نمیباشد. او مانند شخصی نیست که دائمأ اعتراض و مجادله کرده، از هیچ چیز ارضا نمیشود و روحیه شکرگزار و قدردان ندارد. (فیلیپیان ۲: ۱۴). بلکه او همواره قانع است (فیلیپیان ۴: ۱۱؛ اول تیموتاؤس ۶: ۶) و از خدا برای همه شرایط شکرگزار میباشد (اول تسالونیکیان ۵: ۱۸). این یک نمونه از ثمره روح به نام شادی میباشد (غلاطیان ۵: ۲۲).
۳) یک مسیحی پر از روح، مغرور و فردگرا نمیباشد. او شخصیتی نیست که تنها به فکر خود بوده، نیازها و منافع دیگران را در نظر نداشته باشد. بلکه حلیم و فروتن است. به عنوان مثال او مایل است که کوچکترین و آخرین نفر باشد و در جایی که که شخص دیگری توانایی یا تمایل جهت خدمت به دیگران را ندارد، حاضر به همکاری است (یوحنا ۱۳: ۱- ۱۷). او دیگران را بیشتر از خود احترام مینماید (رومیان ۱۲: ۱۰). او علائق و مسائل دیگران را ملاحظه کرده، با آنها دوستانه و با ملایمت و فروتنی برخورد میکند (فیلیپیان ۲: ۴). این یک نمونه از ثمره روح به نام تواضع (فروتنی) میباشد (غلاطیان ۵: ۲۳).
پ) وجه مشخصه مسیحیان پر از روح، طرز برخورد، حکمت، دانش، اطاعت و اولویتهایشان میباشد.
در متن اصلی یونانی عهدجدید، بین آیات افسسیان ۵: ۱۷ و افسسیان ۵: ۱۸ حرف ربط "و" وجود دارد. بنابراین یک مسیحی پر از روح توسط آنچه که در آیات ۱۵ الی ۱۷ نوشته شده است، متمایز میشود.
۱) یک مسیحی پر از روح، مراقب زندگی و رفتار خود میباشد. او شخصی نیست که تنها آنچه را که باعث خشنودی خودش میشود انجام دهد، بدون اینکه رضایت و خشنودی خدا را در نظر داشته باشد (داوران ۲۱: ۲۵). بلکه در هر جنبه از زندگیاش، روشهای گذشته زندگی را ترک کرده، متوسل به زندگی جدید و مقدسی شده است.
۲) یک مسیحی پر از روح، پر از حکمت عملی است. او از بهترین روشها جهت متوسل شدن به بالاترین اهداف استفاده میکند. او دانشی را که از کتابمقدس دارد، به زندگی روزانهاش کاربرد میدهد، به طوری که خدا در زندگیاش جلال بیابد.
۳) یک مسیحی پر از روح، از زمانها و موقعیتهایی که خدا به او عطا کرده است، بهترین استفاده را میکند.
۴) یک مسیحی پر از روح، دائمأ و فعالانه در صدد درک و انجام اراده خدا، آنگونه که در کتابمقدس آشکار شده است، میباشد.
ج - ثمره روحالقدس
رومیان ۸: ۹-۱۶؛ غلاطیان ۵: ۱۳- ۲۵/
۱- متجلی شدن طبیعت گناهکار
طبیعت گناهکاری که در شخص ساکن است، خود را از طریق گناهان جسم، مانند فساد جنسی و فجور، گناهان روحانی، مانند بتپرستی و جادوگری، و گناهان اخلاقی مانند جاهطلبی، خودخواهی، نزاع و شقاق، متجلی میسازد.
۲- تجلی روحالقدس
روحالقدس حضور خود را از طریق ثمره روح در شخص، متجلی میسازد. او خود را از طریق خصوصیات بنیادین روحانی مانند محبت، خوشی و سلامتی آشکار میسازد؛ و از طریق خصوصیاتی که در زندگی اجتماعی ابراز میشوند، مانند حلم، مهربانی و نیکویی؛ و همچنین از طریق ایمان و وفاداری به خدا، تواضع نسبت به دیگران و پرهیزگاری در وجود خود. شما اگر مسیحی باشید، به عیسی مسیح تعلق دارید و روح او در بدنهای شما ساکن میباشد. در آن زمان دیگر تحت کنترل طبیعت گناهکارتان زندگی نمیکنید، بلکه تحت کنترل و حاکمیت روحالقدس هستید. روحالقدس با طبیعت گناهکاری که در شما وجود دارد، در تضاد میباشد و به شما کمک میکند که نسبت به آن طبیعت خود را مرده انگارید. در آن زمان، روحالقدس ثمره روح را که متشکل از محبت، خوشی، سلامتی، حلم، مهربانی، نیکویی، ایمان، تواضع و پرهیزگاری است، در شما تولید میکند، و شما را به طریقی که خدا مایل است بروید، هدایت مینماید. بنابراین روحالقدس، روح حاکم در زندگی شما بوده، زندگی شما را تحت تأثیر خود قرار میدهد، و در نتیجه شما بیشتر خود را وقف او کرده، با همکاری میکنید.
چ - عطایای روحانی روحالقدس
۱- ماهیت عطایای روحالقدس
الف) عطایای روحانی، به مفهوم لغوی، "عطایای فیض مطلق خدا" هستند، که ممکن است متشکل از تواناییها و عملکردها باشند.
ممکن است تواناییها و عملکردهای معمولی یا مخصوص وجود داشته باشد. به عنوان مثال، برخی از مسیحیان توانایی (خدمت) معمولی یا مخصوص نبوت، تعلیم یا تشویق را دریافت میکنند (رومیان ۱۲: ۶- ۸) و مسیحیان دیگر عملکرد (مقام) معمولی یا مخصوص نبی، معلم یا شبان را دریافت میکنند (افسسیان ۴: ۱۱؛ رومیان ۱۲: ۴).
ب) عطایای روحانی، "تجلیات" مختلف قدرت، حکمت و دیگر صفات خدا میباشند.
این صفات توسط ایمانداران متجلی میشوند (اول قرنتیان ۱۲: ۷).
پ) عطایای روحانی در "خدمات" متفاوتی نمایان میشوند.
(اول قرنتیان ۱۲: ۵). به عنوان مثال: عطایای روحانی ممکن است در اعلام کلام خدا به مردم، در بشارت به جانهای گمشده و در تعلیم و شبانی افراد نجاتیافته نمایان شوند (افسسیان ۴: ۱۱- ۱۲).
ت) عطایای روحانی "تأثیرات" (نتایج) متفاوتی دارند.
(اول قرنتیان ۱۲: ۶). به عنوان مثال: عطایای روحانی شفا دادن (به صورت جمع)، به عطایایی اشاره میکنند که ممکن است باعث شفای جسمی، عاطفی و روحانی مردم شوند. این عطایای روحانی ممکن است به شفای افراد به روشی معمولی و یا شفای آنها به روشی معجزهآسا اشاره کنند (اول قرنتیان ۱۲: ۹).
۲- محدودیتهای عطایای روحانی
الف) عطایای روحانی، در هر فهرست از عطایا، به طور محدود بیان شدهاند.
عطایای روحانی زیادی در رومیان ۱۲: ۴- ۸؛ اول قرنتیان ۷: ۱، ۷؛ ۱۲: ۷- ۱۰، ۲۸- ۳۰؛ ۱۴: ۶، ۲۶؛ افسسیان ۴: ۱۱؛ ۱ پطرس ۴: ۱۰- ۱۱ به طور فهرستوار بیان شدهاند. و هیچ کدام از این فهرستها کامل نیستند. احتمالأ عطایای روحانی بسیار زیاد دیگری هم وجود داشته که در این فهرستها بیان نشدهاند. به عنوان مثال مهارت در تهیه لباس (خروج ۲۸: ۳؛ ۳۵: ۲۵، ۳۵)، مهارت در انجام کارهای هنری (خروج ۳۱: ۱- ۶)، مهارت در ساختن ساختمان (خروج ۳۵: ۱۰؛ ۳۶: ۱)، مهارت در سراییدن سرود (مزمور ۳۳: ۲- ۳)، مهارت در نوشتن شعر یا سرود (مزمور ۴۵: ۱۰) و مهارت در رهبری (مزمور ۷۸: ۷۲).
ب) عطایای روحانی توسط دهنده این عطایا محدود میباشند.
۱) خدا بر اساس فیض و اراده مطلق خود، عطایای روحانی متفاوتی را به مردم عطا میکند. او اراده میکند به هر کس چه عطایی را بدهد (اول قرنتیان ۱۲: ۱۱).
۲) هیچ کس تمام عطایای روحانی را دریافت نمیکند و همه مسیحیان نیز یک نوع عطا را دریافت نمیکنند. به عنوان مثال، همه مسیحیان عطای رهبری را ندارند، یا همه به زبانها صحبت نمیکنند (اول قرنتیان ۱۲: ۲۹- ۳۰).
۳) مسیحیان در رابطه با این موضوع که هر کدام از آنها عطایی روحانی را دریافت کرده است یا نه، با هم فرق میکنند. کلمه "هر یک" میتواند به طور عام به مفهوم هر انسان (رومیان ۲: ۶) یا هر فرد مسیحی باشد که تا به حال زیست کرده است (اعمال ۲: ۳۸؛ رومیان ۱۲: ۳؛ ۱۴: ۱۲). بنابراین، برخی از مسیحیان معتقدند که کلمه "هر یک" در اول قرنتیان ۷: ۷، ۱۲: ۷، ۱۴: ۲۶ و ۱ پطرس ۴: ۱۰، به این مفهوم است که هر فرد مسیحی یک عطای روحانی را دریافت کرده است (که احتمال این امر وجود دارد).
از طرف دیگر کلمه "هر یک" میتواند از نظر تعلق هر فرد به یک طبقه بندی یا گروهی، دارای مفهومی محدود باشد. به عنوان مثال، هر فرد ریاکار (لوقا ۱۳: ۱۵)، هر فرد در جمعیتی بزرگ (یوحنا ۶: ۷) یا هر فرد مسیحی نیازمند در یهودیه (اعمال ۴: ۳۵). بنابراین گروه دیگر از مسیحیان معتقدند که کلمه "هر یک" در اول قرنتیان ۷: ۷، ۱۲: ۷، ۱۴: ۲۶ و اول پطرس ۴: ۱۰، دارای مفهوم محدودی در متن است که اشاره به هر فرد مسیحی در بدن مسیح میکند که روحالقدس بر اساس اقتداری که دارد، به او یک عطای روحانی را بخشیده است (اول قرنتیان ۱۲: ۱۱، ۲۸- ۳۰). بنابراین لزومی ندارد، اینگونه فکر کنیم که روحالقدس به هر مسیحی در دنیا، یک عطای روحانی را بخشیده است.
۴) افسسیان ۴: ۷ میفرماید، "لیکن هر یکی از ما را فیض بخشیده شد بحسب اندازه بخشش مسیح". این آیه نمیگوید هر مسیحی یک عطای روحانی را دریافت کرده است، بلکه میگوید، هر مسیحی فیض را دریافت کرده است. فیض خدا چیزی بیش از صرفأ دادن عطایای روحانی به مسیحیان است. هر فرد مسیحی به اندازهای از تأثیرات فیض خدا برخوردار بوده است. به عنوان مثال، خدا به برخی از مسیحیان مهارت خاصی جهت گذاشتن بنیادی روحانی بخشیده است (اول قرنتیان ۳: ۱۰)، در حالیکه به دیگران قدرت و توانایی خاصی را بخشیده که قادرند از مسیحیان دیگر بیشتر کار کنند (اول قرنتیان ۱۵: ۱۰). خدا به برخی از مسیحیان قدرت جهت تحمل و استقامت در شرایط سخت را عطا کرده است (دوم قرنتیان ۱۲: ۹)، در حالیکه به برخی دیگر مهارتهای خاصی جهت انجام خدمات رسالت بشارتی بین ملل دیگر، داده است (غلاطیان ۲: ۹). به همین شکل، برخی از مسیحیان تواناییها یا عملکردهای خاصی را از خدا دریافت کردهاند که عطایای روحانی نامیده میشوند (افسسیان ۴: ۱۱؛ اول پطرس ۴: ۱۰- ۱۱).
پ) عطایای روحانی از نظر مقدار و اندازه، محدود میباشند.
نه تنها فیض خدا، بلکه عطایای روحانی نیز همواره اندازهگیری میشوند (افسسیان ۴: ۷). این بدان مفهوم است که مسیحیان عطایای روحانی را به طور محدود، و به اندازهای که خدا به آنها نصیب کرده است، دریافت کردهاند. به عنوان مثال، برخی از مسیحیان عطای روحانی تعلیم به بچهها را و دیگران، عطای تعلیم به افراد بالغ را دریافت میکنند. برخی از مسیحیان عطای تعلیم در ارتباط با گفتن داستان به مخاطبینشان، و دیگران عطای روحانی تعلیم در زمینه توضیح و تفسیر کلام خدا را دریافت میکنند. هیچ کس همه مردم دنیا را تعلیم نمیدهد و هیچ معلمی هم وجود ندارد که دارای تمام تواناییها جهت تعلیم به افراد مختلف باشد (به جز عیسی مسیح).
۳- هدف از عطایای روحانی
عطایای روحانی دارای چهار هدف متمایز از هم میباشند.
الف) عطایای روحانی باید جهت خدمت به دیگران به کار گرفته شوند، نه جهت خودنمایی (اول پطرس ۴: ۱۰- ۱۱).
ب) عطایای روحانی باید جهت بنای کلیسا به کار گرفته شوند (اول قرنتیان ۱۲: ۷؛ ۱۴: ۱۲).
پ) عطایای روحانی باید جهت تجهیز مسیحیان به منظور انجام خدمات در کلیسا، به کار گرفته شوند (افسسیان ۴: ۱۲).
ت) عطایای روحانی باید جهت جلال دادن خدا در هر امری، به کار گرفته شوند (اول پطرس ۴: ۱۱).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر