۱۳۹۵ فروردین ۲۲, یکشنبه

نقشه نجات خدا


خدا که سرشار از محبت و بخشندگی ست برای نجات انسان سقوط  کرده  نقشه ای تدوین کرد. برای اجرای آن نقشه خداوند شخصی به نام ابرام را فرا خواند با وی عهد بست که نسل او را کثیر و مبارک گرداند و از طریق نسل او همه اقوام جهان  برکت خواهند یافت که این برکت عظیم هدیه  خدا و نجاتی است که برای انسان در نظر دارد. خداوند  با وعده ها امید  را در ابرام زنده کرد و ابرام نیز با ایمان آن را پذیرفت در حالی که هنوز هیچ فرزندی نداشت. سپس خداوند نام ابرام را به ابراهیم تغییر داد که به معنای «پدر امتها» می باشد. بعد از تقریباً بیست و پنج سال از وعده خدا ابراهیم که صد ساله و همسرش سارا که نود ساله بودند و بدن آنها تقریباً مرده بود را فرزندی بخشید. بدین ترتیب وعده خدا به طور معجزه آسا به ظهور رسید تا نقشه عظیم خداوند همچنان به پیش رود سپس خداوند از طریق نسل ابراهیم قومی به وجود آورد و آن را اسراییل نامید. نام یکی از فرزندان اسحاق یعقوب بود که صاحب دوازده فرزند شد و سپس خداوند نام یعقوب را به  اسراییل تغییر داد که به معنای « مقدس شده» می باشد. این قوم بعدها به مصر کوچ کردند و در آنجا کثیر شدند. اما فرمانروای مصر آنها را به بردگی گرفت.

بعد از تقریباً چهارصد و پنجاه سال بردگی خداوند آنها را با دستی نیرومند و با معجزات به وسیله موسی بیرون آورد. اما قومی که برای نسلها در مصر مانده بودند، آداب و رسوم مصریان را فرا گرفته بودند. و فرهنگ بت پرستی در بین آنها رسوخ کرده بود. خدا  از طریق موسی شریعت را به آنها داد. و این شریعت آنها را از همه آداب و رسوم مصریان منع می- کرد و با این قوانین، قوم اسراییل از دیگر اقوم بت پرست تقدیس می شد. اما در کل، شریعت به ما نشان می دهد که حد اقل استاندارد خدا برای درست زیستن چیست واینکه هر انسانی بداند که نسبت به این استانداردها گناهکار است. و از جلال خدا قاصر آمده است. طبق بعضی از قوانین شریعت برای هر گناهی که سهواً انجام می شد باید با قربانی کردن حیوانی کفاره می شد که قادر نبود حس محکومیّت را  بردارد. انسان برده گناه شده بود و قدرت گناه بدون خواست انسان بر زندگی انسان حکمرانی می کرد. نتیجۀ گناه روز به روز بدتر می شد و انسان به دلیل سقوط از جایگاهش قادر نمی بود که قوانین شریعت را به جا آورَد. و قوم اسراییل برای هزاران سال، نقشه نجات انسان وکلام خدا را به دوش میکشیدند.

هنگامی که در اسراییل حکومت پادشاهی تأسیس شد خداوند وعده فرمود که نجات دهنده از نسل داود خواهد آمد، از باکره تولد خواهد شد، در بیت لحم متولد خواهد شد و جان او قربانی گناه خواهد شد. اما این امر چندان هم آسان نبوداین قوم صاحبِ وعده سالها با شیطان دست و پنجه نرم می کردند. و یا در جنگ بودند و یا به اسارت برده می شدند. اما هر بار انبیایی ظهور می کردند و وعده آمدن منجی را در اذهان قوم زنده  می کردند. و برگهای تاریخ این قوم روز به روز ضخیم تر و کهنه تر می شد که همه در تاریخِ ایّام پادشاهان اسراییل مکتوب است. اما همچنان وعده خدا پا بر جا بود. تا اینکه فرشته خداوند بر دختری باکره، مریم نام ظاهر شد و تولّد نجات دهنده را از طریق وی اعلام کرد. تا پیشگویی کلام خدا در اشعیا 7: 14 به وقوع بپیوندد. آخرین نبی عهد عتیق یعنی قبل از مرگ و قیام عیسی مسیح، یحییِ تعمید دهنده بود که ظهور منجی را به مردم موعظه می کرد و این هم پیشگویی دیگر کتاب مقدّس می بود که در کتاب اشعیا نبی باب 3:40-4 به آن اشاره می کند. یحیی  راه را برای خداوند عیسی مسیح مهیا می کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر