در عهدجدید هیچ حکمی به مسیحیان داده نشده مبنی بر اینکه دهیک بپردازند. تنها موردی که در عهدجدید کلمۀ دهیک (یا عشر) بهکار رفته در متی ۲۳:۲۳ است که میفرماید: «وای بر شما، ای کاتبان و فریسیان ریاکار که نعناع و شِبِت و زیره را عشر میدهید و اعظم احکام شریعت، یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کردهاید! میبایست آنها را بهجا آورده، اینها را نیز ترک نکرده باشید.». در اینجا روی سخن خداوندگار عیسی با فریسیان و کاتبان ریاکار است، نه با پیروان خود. این فریسیان و کاتبان چون زیر شریعت بودند، میبایست دهیک بدهند. در رساله به عبرانیان نیز گفته شده که لاویان از مردم دهیک میگرفتند. ولی هیچ جا حکم نشده که مسیحیان نیز دهیک بدهند.
در ضمن، نباید فراموش کنیم که طبق توضیحات مبسوط عبرانیان فصل ۷، احکام شریعت برای مسیحیان منسوخ شده است. در این فصل میفرماید: «حکم پیشین منسوخ شد، چون سست و بیفایده بود. زیرا شریعت هیچ چیز را کامل نکرد.» (عبرانیان ۷:۱۸-۱۹، ترجمۀ هزارۀ نو). اگر بخواهیم از تمامی احکام شریعت، فقط دهیک را اجرا کنیم، بنده میپرسم: «بر چه اساسی فقط دهیک؟» اگر این طور باشد، لطفاً هم روز سبّت را نگاه داریم و هم ختنه بکنیم! یک بار که این را به یکی از رهبران گفتم، در جواب فرمودند که دهیک پیش از شریعت هم وجود داشته است. ایشان کاملاً حق داشتند. من نیز در پاسخ گفتم: «ختنه نیز پیش از شریعت موسی وجود داشته است؛ پس لطفاً ختنه را نیز اجباری بفرمایید.» ایشان جوابی ندادند.
در فصل پانزدهم کتاب اعمال رسولان، شورای مهم اورشلیم، مسیحیان غیر یهودی را از انجام شریعت موسی معاف کرد. رسولان و مشایخ اورشلیم طی نامهای به مسیحیان غیر یهودی این گونه فرمودند: «روحالقدس و ما مصلحت چنین دیدیم که باری بر دوش شما ننهیم، جز این ضروریات که از خوراک تقدیمی به بتها و خون و گوشت حیوانات خفهشده و بیعفتی بپرهیزید. هر گاه از اینها دوری کنید، کاری پسندیده انجام دادهاید. والسلام.» (اعمال ۱۵:۲۸-۲۹، هزارۀ نو). یعنی رسولان و مشایخ از میان تمام احکام شریعت موسی، خواستار این شدند که مسیحیان غیر یهودی فقط این موارد را رعایت کنند. اگر رسولان چنین بار سنگینی بر دوش غیر یهودیان نگذاشتند، آیا ما امروز باید این بار را بر دوش مردم بگذاریم؟
بسیار جالب است که مسیحیان اولیه بهجای دهیک، حتی دهده میداند، یعنی تمام دارایی خود را. ملاحظه بفرمایید چه میگوید: «املاک و اموال خود را میفروختند و بهای آن را بر حسب نیاز هر کس، بین همه تقسیم میکردند.» (اعمال ۲:۴۵، هزارۀ نو). و باز میفرماید: «هیچ کس در میان آنها محتاج نبود، زیرا هر که زمین یا خانهای داشت میفروخت و وجه آن را پیش پای رسولان میگذاشت تا بر حسب نیاز هر کس، بین همه تقسیم شود.» (اعمال ۴:۳۴-۳۵). از این آیات دو نتیجه میگیریم: نخست اینکه دولتمندان دهیک نمیدادند، بلکه دهده، یعنی تمام دارایی خود را. دوم اینکه نیازمندان نه تنها دهیک نمیدادند، بلکه کمکی نیز از کلیسا دریافت میداشتند. آن روزها چقدر با امروز تفاوت داشت!
دیگر آنکه پولس رسول همواره بر دادن صدقه و هدیه تأکید داشت، نه بر دهیک. در کتاب اعمال رسولان، دو بار ذکر شده که او هدایای کلیساهای اروپا را برای نیازمندان اورشلیم برد. وقتی میخواست از مسیحیان قرنتس (در یونان امروزی) به همین منظور اعانه جمع کند، فرمود: «هر کس همان قدر بدهد که در دلْ قصد کرده است، نه با اکراه و اجبار، زیرا خدا بخشندۀ شادمان را دوست میدارد.» (دوم قرنتیان ۹:۷). بهطور کلی، در کلیسای عهدجدید، دهیک مطلقاً مرسوم نبود، بلکه صدقه.
برداشت نگارنده
نظر نگارندۀ این مقاله بر اساس تمام آیاتی که مطالعه کردیم این است که مطالبۀ دهیک از ایمانداران نه تنها مطابق با روح انجیل عیسی مسیح نیست، بلکه باری سنگین بر دوش افراد میگذارد.
اگر شخصی ماهی ده میلیون تومان درآمد داشته باشد، با پرداخت ده درصد آن، وجدان خود را آسوده میسازد، در ضمن اینکه هنوز نـُه میلیون تومان دیگر در جیب دارد که بسیار بیش از نیاز او است. اما کسی که فقط سیصد هزار تومان درآمد دارد و هر ریال آن برای گذران زندگی خود و فرزندانش حیاتی است، مجبور است سی هزار تومان پرداخت کند و بقیۀ ماه را در نیاز بگذارند. آیا این انصاف است؟ آیا روح انجیل به ما نمیآموزد که شخص ثروتمند، بهجای دهیک، مثلاً نود درصد در آمد خود را بدهد و شخص فقیر نه فقط دهیک ندهد، بلکه از کلیسا نیز کمک دریافت کند؟ مگر در کلیسای اعمال رسولان چنین نمیکردند؟
حتی اگر میخواهیم طبق شریعت موسی رفتار کنیم، باز هم دریافت دهیک از افراد کمدرآمد خلاف شریعت موسی است، چون طبق این شریعت نیز فقط ثروتمندان (صاحبان ابزار تولید) میبایست دهیک میدادند، نه کارگران و کارمندان کمدرآمد. افراد کمدرآمد میتوانند در حد وُسع خود، هدیهای به خداوند بدهند (مانند بیوهزن فقیر در مرقس ۱۲:۴۱-۴۴).
حال قطعاً میپرسید: «پس هزینۀ کلیساها از کجا باید تأمین شود؟». سؤالی است کاملاً بهجا. اما پیش از پاسخ دادن به آن، یک سؤال مطرح میکنم: «آیا درست است که برای تأمین نیازهای مالی کلیسا، کلام خدا را دستکاری کنیم؟ آیا درست است که چیزی را بر دوش مردم بگذاریم که کلام خدا نگذاشته است؟ آیا درست است که برای مطالبۀ دهیک، ایمانداران را دچار عذاب وجدان بسازیم یا حتی ایشان را محکوم به دزدی از خدا بکنیم؟».
اما پاسخ به این سؤال در خود عهدجدید آمده است. ایمانداران باید بیاموزند صدقه و هدیه بدهند. باید بیاموزند با سخاوت و نیز با ایثار و فداکاری بدهند. این همان چیزی است که پولس رسول انجام میداد. در ضمن، هیچ چیز مانع از این نیست که کلیساها بر اساس توانایی اشخاص، از ایشان «حق عضویت» بگیرند، نه اینکه کلام خدا را دستکاری کنند. وسواس نگارنده این است که بهخاطر نیازهای مالی، کلام خدا را مغشوش نسازیم. اگر به خدا و کلام او وفادار باشیم، او نیازهای شبان و کلیسا را از طریق تعلیم درست کلام تأمین خواهد کرد. وقتی ایمانداران با صداقت و راستی و وفاداری به کلام خدا مواجه شوند، بیشتر تشویق میشوند در نیازهای شبان و کلیسا شراکت جویند.
در خاتمه، باید عرض کنم که ما هر چقدر هم ایمانداران را بترسانیم یا به ایشان عذاب وجدان بدهیم، بنا به تجربه شخصی نگارنده، دیده شده که کسانی که نمیخواهند بدهند، هرگز نخواهند داد، خصوصاً متمولین. در این میان فقط بر اقشار کمدرآمد و وفادار فشار میآید، فشاری که نه شریعت موسی مقرر کرده و نه انجیل خداوندگار ما عیسی مسیح.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر